دوست عزيز حرف بسيار است ................ شما در نوشته جات شريعتي زياد ميبينيد كه مسائل فلسفي و علمي و عرفاني اسلام را كه ستون ان است بي ارزش ميداند و ميگويد اينها همه توطئه دستگاه هاي حاكمه براي انحراف اذهان است و اينها را بني عباس راه انداخت

زياد است اين جور حرفها حرف من اين است ايا سازمان مجاهدين خلق تحت تاثير همين حرفها نبود ايا همين افاضات شريعتي باعث نشد عده زيادي از مبارزان و متديين واقعي كه شايد در خود سازمان بودهاند فكر كنند كه خوب اين مسئله معاد و روح و صفات و ذات خدا را

كنار بگذاريم و اين مسائل مهم نيست و مبارزه و انقلاب اصل است

و به همين خاطر به انحراف رفتند و گفتند ماركسيسم كه هم علم است هم ايدوئولوزي طبقه كاگر و هم همه چي .......خوب چرا بايد مسلمان بمانيم اگر مبارزه بخواهيم و انقلاب عليه طبقه حاكم و امپرياليسم كه در ماركسيسم بهتر و بيشتر و تئوريزه شده تر است ايا افكار امثال شريعتي كه اسلام را در مبارزه عليه ظلم تنها تعريف ميكنند (انگار اسلام چيز ديگه اي نداره)و بعد هم ماورا طبيعه را رد ميكنند بالكل باعث نشد اينها كم كم به ان سمت بروند و بعد هم رسما ايدوئولويشان را عوض كنندميدانيد كه بسياري از كساني كه به سازمان مجاهدين مي پيوستند اثار شريعتي مي خواندند وبه ارشاد مي رفتندو مسلمان هم بودند سهم شريعتي با اين حرفها در ان انقلاب ايدوئولوِيك !!!!!!!!!چقدر بود؟؟؟؟؟؟؟؟ و اينها اگر تحت تعليم امثال استاد مطهري ها بودند باز هم به اينجاها كشيده ميشدند ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟در پايان باز هم از شما درخواست دارم جواب من را بدهيد

يا اگر مايل باشيد وارد بحث شويم

با تشكر علي

در اخر از شما ميخواهم به اين مسائل پاسخ دهيد و جواب بديد كه

كه نقش شريعتي در تفسير هاي من دراوردي از ايات قران و در نتيجه

تشكيل گروه هاي بزرگ و كو چك انحرافي از منافقين بگيريد تا ارمان

و فرقان و ارشاد و غيره چه قدر بود؟؟؟؟؟؟؟اين گروهها هم با طرح اسلام بدون روحاني شريعتي ميگفتند اسلام براي تفسير احتياج به عالم اسلامي ندارد چون اسلام علم تجربي يا رياضي با طبيعي نيست

علم فقه هم نيست علم اسلام د اصل علم هدايت است ايا اين حرفها همان حرفاي شريعتي نبود و نيست ؟؟؟؟؟؟؟؟واقعا تاثير شريعتي در اشاعه اين نظريها چقدر بوده و چقدر جوانان تحت تاثير اين عقايد به منافقين و گروهك هاي ان چناني پيوستند و .............

اين كه مسائلي از قبيل وجود خدا يا غيره مهم نيست و حتي حل شدنش هم گره اي را نمي گشايد و مسائل اساسي ما را حل نميكند و اينها را بني عباس راه انداخته براي انحراف اذهان شما بگوييد اين معني صريح و دقيقش چيست؟ واقعا براي شريعتي اسلام اصل و همه بود يا مبارزه با طبقه حاكم؟ اكر الان امثال سروش ميخواهند به بهانه دموكراسي بعضي از مسائل اساسي اسلام را كنار بگذارند امثال شريعتي به بهانه انقلاب و مبارزه با طبقه ظلمه مسائل اساسي و حتي اصول اعتقادي مثل معاد را وسيله اي براي سرگرم كردن مردم ميدانند و حتي حل شدن وجودش را بي ارزش

بايد ازشريعتي پرسيد چه كساني در شكنجه گاههاي ساواك بيشتر مقاومت كردند كساني كه باور اعتقادي داشتند و جهان را داراي شعور مدانستند ؟ و ميدانستند كه عملشان بي ثمر نخاهد بود و گم نخوهد شد يا كساني كه هيچ اعتقادي نداشتند ؟فقط باز هم از شما تقاضا دارم جو.اب بدهيد چرا باز شريعتي؟ ايا علماي بزرگ ما اورا تاييد كرده اند ؟ شما مصاحبه اخير استاد علامه مصباح را بايد خوانده باشيد.به نظر ايشان شريعتي حتي به قران هم توهين كرده است و باب انكار و رد وحي و معاد و ....... را شريعتي باز كرد و افتخارش را بايد به پاي ايشان نوشت . لطفا جواب دهيد كه چرا از شريعتي پست گذاشتيد ان هم به عنوان يك حزب اللهي بدانيد حرفهاي استاد مطهري هم همچنان در مورد شريعتي ساري و جاري است اين از شريعتي مطلب اوردن دهن كجي به استاد مطهري هم هست اين طور نيست؟؟؟

اين تفسير هاي عجيب و غير متناسب شريعتي از ايات كه حتي لقا. الله رو حركت انسان بسوي بينهايت وجودي خودش ميدونه و ميگه حركت از سمت شيطاني وجود به سمت الهي وجود خود انسانه و............ و مگر ششهيد بهشتي در كتاب شريعتي جستجوگري در مسير شدن نگفته شريعتي در مورد ايات از شيوه بسيار خطر ناكي به نام تفسير به راي استفاده ميكرد يعني ان معني را كه خودش برداشت كرده از ايات بر ان ها منطبق ميكنه ويان يك انحراف بزر گه شما مگه اين كتاب رو نخونديد خوب تفسير به راي ايات قران توسط علي شريعتي ميشه بگيد توسط چه افرادي ادامه يافت و كاربردي شد؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ گروهايي مثل فرقان و ارمان مستضعفان و غيره با تفسير به راي ايات قران بزرگترين ضربه رو به نظام زدندو شريعتي باب اين مسئله را گشود .دوست عزيز منصافنه فكر كنيد اگر حرفهاي سروش و گنجي بيشتر وهن روحانيت و حتي اسلام است يا شريعتي ؟اگر سروش وحي را زير سوال برده شريعتي صريحا در كوير گفته معاد

وجود خارجي ندارد و يك مكان ديگر نيست بيشتر گفته ميشو.د شريعتي اسلام را انقلاب اشتي داد خوب براي شريعتي اسلام و يا تشيع اصل بود يا انقلاب؟؟؟؟؟ مگر شريعتي نميگفت مذهب راه است نه هدف و بدبختي ما اين است كه مذهب را براي انسان نميخواهيم

بلكه انسان را براي مذهب طلب ميكنيم ؟ ميشود بگوييد اين با تز امام چقدر فاصله دارد ؟ فاصله از زمين تااسمان نيست؟در جايي هم متني از شريعتي باز خواندم كه گفته اين مسائل كه خدا هست يا نيست يا معاد يا روح و اين حرفها اينها براي سرگرم كردن مردم است و بني عباس هم براي انحراف مردم از مسائل اصلي اينها را مطرح ميكرد ؟

شما بگوييد اين حرف چه معني ميدهد ايا اين همان تز منافقين نبود كه مبارزه اصل است نه ايمان و اعتقاد ايا همين يك مسئله موجب انحراف بسياري از جوانان از اسلام به سوي ماركسيسم نشد ايا شريعتي ميدانست چه ضربه اي ميزند كه فلسفه و علوم اسلامي را كلا بي ارزش ميدانست و حتي اصول مثل معاد يا وجود خدا را و ......

دوست عزيز سلام سوالي دارم ولي از شما تقاضا دارم كه جواب ان را بدهيد حتما در زير کامنت من . مصاحبه اخير استاد مصباح رو راجع به شريعتي ديديد؟ استاد در انجا ميگه شريعتي قطعيات اسلام رو هم مسخره کرده به نام حمله به تشيع صفوي مسائلي رو که تو قران اومده رو حتي به تمسخر کشيده مسئله رود هاي شير و عسل در قران اومده ولي شريعتي ميگه اين براي مومناي شکم پرست کوته بين يا مومنان چهار پايه اييه حتي مسائلي مثل حورالعين و ....... رو صريحا به تمسخر کشيده ان کتاب جهت گيري طبقاتي اسلام رو خونديد؟؟؟؟

در اونجا صريحا فقه شيعه رو حامي فئوداليته و دون تر از قانون ماليات امريکا ميدونه (مجموعه اثار 10 جهت گيري طبقاتي اسلام)اصلا کتاب هاي شريعتي رو خوندي؟؟؟؟؟؟؟ نديدي چطور شريعتي رساله ها ي علماي بزرگ رو مسخره ميکنه و درباره حيض و نفاس و ........ اون مسخره کردن ها و تحقير ها وتوهين ها به نظر شما از کجا مياد ؟؟؟؟؟؟؟؟ كتاب تشيع علوي و صفوي رو بايد خونده باشي نديدي چطور كتب بزرگ شيعه مثل بحار و حلييه المتقين رو تمسخر ميكنه

او حتي معاد رو هم منكر شده و گفته دنيا يعني سود و معاد يعني ارزش و معاد يك عالم جداي ديگر و يك مكان جغرافيايي ديگر ان جور كه اين مومنان ما فهميدن نيست اين تفسير هاي دلخواهانه شريعتي از ايات قران در كتب مختلفش ميشه بگيد چه كسايي الگو برداري شد چه كسايي سوره كهف