سازماندهی چهار لشکر انسانی با هدف انقلاب مخملی

سردار فضلی با اشاره به سازماندهی چهار لشکر انسانی با هدف انقلاب مخملی در ایران، ادامه داد: یک بخش در قالب سازمان رأی در چندین لایه و یک مغز متفکر فکری، لایه‌های بعد هم کارگروه‌های فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی، امنیتی، سیاسی و غیره بودند. همچنین سازماندهی بیش از 20 کارگروه را برنامه‌ریزی کردند، گروه های دانش‌آموزی، دانشجویی، زنان، کارگران، کشاورزان، دامداران، کارمندان، همه و همه را در این سازماندهی جای دادند. در این سازماندهی نیروی انسانی که قالب‌های مختلفی دارد، باید چند اقدام برجسته را انجام می‌دادند، اولین اقدام این بود که گفته شود هم دولت مستقر دروغگو است و هم رئیس آن.

وی همچنین با بیان این که دومین اقدام در این راستا اعلام در راه بودن تخلفی بزرگ در اسفند سال 87 بود، ادامه داد: اسفندماه تا 22 خرداد خیلی راه است، این تخلف بزرگ را شما از کجا گفتید؟ اساساً آیا این تخلف بزرگ ممکن است؟ چند دولت در اختیار شما بوده است، اگر در دولت‌های شما تخلف ممکن بوده است، امروز هم ممکن است. سپس گفتند که برای صیانت از آرای مردم، هیأتی باید تشکیل شود؛ اگر پیروز شدیم که هیچ، اگر پیروز نشدیم، فراخوان جمعیت یک میلیون نفری را که در برآورد آنها بوده است، به محل وزارت کشور می‌رسانیم و صیانت از آرا را در آنجا عملیاتی می‌کنیم. بعد اگر پیروز نشدیم، ابطال انتخابات را خواستار می‌شویم. ابطال انتخابات و کوتاه آمدن نظام از چارچوب قانون، یعنی عدم مشروعیت دولت در برگزاری انتخابات که در نتیجه غربی‌ها باید بیایند انتخابات برگزار کنند، سازوکار ما مشروعیت برگزاری انتخابات ندارد.

سردار فضلی انتخابات دهم ریاست جمهوری را با حضور 40 میلیونی مردم، امن‌ترین و آرام‌ترین انتخابات 30 سال گذشته ارزیابی کرد و ادامه داد: هیچ حادثه‌ای در انتخابات صورت نگرفت، هنوز مردم مشغول رأی دادن هستند که برخی به آقای موسوی تبریک می‌گویند. ساعت‌های پایان انتخابات است که آقای موسوی هم اعلام می‌کند که من برنده انتخابات هستم و آن هم با یک فاصله بسیار زیاد. لذا من رئیس جمهور هستم.

محاصره وزارت کشور آغاز لشکرکشی خیابانی

وی با بیان این که این جزیی از سناریو است، تصریح کرد: اگر این مراحل انجام نشود، چگونه برنامه محاصره وزارت کشور را اجرا کنند؟ چگونه حوادث بعدی که نهایتاً منتهی به اغتشاش می‌شود را سامان دهند؟ لذا درخواست جشن پیروزی می‌کنند.

وی همچنین با اشاره به حضور در مقابل وزارت کشور و لشکرکشی‌‌های خیابانی با هدایت رسانه‌های ماهواره‌ای، افزود: مرحله بعد رفتار آنان سازماندهی سازمان رأیی که قریب به 300 هزار نفر را در بر می‌گیرد، بود. اعضای این سازمان رأی آموزش دیدند و سران‌شان هم در خارج از کشور آموزش براندازی نرم را دیده بودند و با گروه‌هایی با هدف براندازی نظام گره خوردند. سازمان مجاهدین انقلاب که بسیاری از عناصر اصلی آن در زندان هستند، حزب کارگزاران، حزب مشارکت، جبهه ملی، نهضت آزادی، دفتر تحکیم وحدت، مجمع روحانیون و هم بدنه اصلاحات در کنار هم تجمیع شدند تا در مقابل نظام اسلامی، سناریوی خودشان را اجرا کنند، لذا از روز شنبه بعد از انتخابات لشکرکشی خیابانی آغاز شد.

آغاز پروژه با حمله به دانشگاه‌ها

سردار فضلی در ادامه با تشریح پروژه اغتشاشاگران برای دانشگاه‌ها تصریح کرد: از دانشگاه‌ها شروع کردند. اول از همه از کرج آغاز شد. فرزندان عزیز مردم که در ایام امتحان مشغول امتحان دادن در دانشگاه آزاد بودند، گروهی آمدند و روی پله‌های فلزی ورودی سالن امتحان با پایکوبی و سرو صدا و ایجاد وحشت، وارد سالن امتحانات شدند و گفتند که یا برگه‌های امتحانی را پاره کنید یا ما آنها را پاره می‌کنیم. بچه‌های من و شما را تهدید کردند، شیشه‌ها را شکستند، سپس بیرون ریختند. اما برنامه بر اساس سناریو باید به پیش می‌رفت. روز شنبه بود و اخبار متعددی از سطح شهر و استان تهران به گوش می‌رسید.

فرمانده سپاه سیدالشهدا استان تهران ادامه داد: در تماس با استانداری تهران، درخواست برگزاری اضطراری جلسه شورای تأمین استان تهران را کردم تا وضعیت را بررسی کنیم و پیش از آن که اتفاقی بیفتد، اقدام لازم را انجام دهیم. ساعت 8 شب خبر دادند که جلسه شورای تأمین در خیابان ایرانشهر برگزار است. ما که در آماده‌باش بودیم، به سمت محل جلسه عازم شدیم. به میدان انقلاب که رسیدیم، از دور دیدیم که دود و آتش خیابان انقلاب را در بر گرفته است. وقتی نزدیک‌تر شدیم، دیدیم که بسیاری از سطل‌های زباله را به آتش کشیده‌اند. موکت‌های صحن نماز جمعه تهران را به آتش کشیده‌اند، درگیری آغاز شده است، از هر مسیر و تقاطعی که می‌خواستیم برویم، راه بسته بود. عاقبت پس از یک مسیر طولانی به محل جلسه رسیدیم و دیدیم که اتفاقاً موضوع بحث ورود برادران نیروی انتظامی به کوی دانشگاه است. من به سردار رجب‌زاده، فرمانده نیروی انتظامی تهران بزرگ، عرض کردم که برادر رجب زاده، ـ چون ایشان هم در 10 سال پیش در حادثه کوی دانشگاه، فرمانده یگان ویژه بودند- مراقب باشید. این فتنه‌گرها چه بسا برای به چالش کشیدن نظام اسلام توطئه‌هایی در سر داشته باشند. ایشان گفت که رئیس دانشگاه تهران درخواست کرده و به من دستور داده شده است. هنگامی که رسیدم، دیدم که در کوی دانشگاه تهران، موتورها دارند وارد می‌شوند و آتش‌های گله گله در کوی شعله‌ور است. خبر رسید که گروهی از روی نرده‌ها با لباس شخصی وارد کوی شده‌اند و برخی از آنها با شعار یازهرا سلام الله علیها، به عناصر داخل کوی حمله‌ور شده‌اند.

کدام بسیجی با شعار یازهرا(س) حمله می‌کند؟

وی افزود: به فرمانده بسیج تهران، برادر سردار عراقی عرض کردم، برادر شما نیروهای بسیج را اعزام کرده‌اید، فرمود نخیر. هنوز نه نیروی انتظامی از من درخواست کرده و نه اعزامی از بسیج صورت گرفته است. کدام بسیجی با شعار یا زهرا سلام الله علیها حمله می‌کند؟ کدام بسیجی از روی نرده‌ها بالا رفته است؟ اسم آنها را اگر سراغ دارید، اعلام کنید. بعداً از زبان مسئول دانشگاه تهران و مسئول حراست وزارت علوم و خوابگاه دانشگاه تهران، در جلسه هفته بعد شورای تأمین استان تهران شنیدم، قبل از آن که نیروی انتظامی وارد شود به کوی دانشگاه، قریب به 120 میلیون تومان خسارت رسانده بوده و سنگربندی کرده بودند، آتش‌سوزی زیادی به راه انداخته بودند و سنگ بسیاری را زده بودند و اساساً به دنبال این که چالش برای نظام ایجاد کنند. چرا؟ چون در شعار اصلاحات بود که اصلاحات خون نیاز دارد و آنها به دنبال این بودند که چند نفری کشته و زخمی روی دست نظام بگذارند و بر این اساس نظام را با یک چالش مد نظرشان مواجه کنند. حمله به ساختمان سبحان هم از همین قبیل است که ناخواسته از تریبون مجلس موضوع حمله به کوی دانشگاه و ساختمان سبحان اعلام شد و بیشتر تلاش این بود که این حوادث را به بسیج مرتبط کنند.