تاکتیک «وحدت ملی» برای فرار از محاکمه
تاکتیک «وحدت ملی» برای فرار از محاکمه
چرا سران و حامیان کودتای مخملی اکنون به فکر اتحاد و تفاهم ملی افتادهاند؟
بیانیه سیزدهم میرحسین موسوی که اواخر هفته نخست مهرماه منتشر شد هم به لحاظ «لحن نگارش» و هم به جهت «تاکتیک سیاسی» به کار گرفته شده در آن، بیانیهای قابل تأمل است.
بیانیه سیزدهم میرحسین موسوی که اواخر هفته نخست مهرماه منتشر شد هم به لحاظ «لحن نگارش» و هم به جهت «تاکتیک سیاسی» به کار گرفته شده در آن، بیانیهای قابل تأمل است. موسوی در این بیانیه با به کارگیری تاکتیک «اعتدال فرافکنانه» تلاش کرده است خود را علاقهمند به «تفاهم ملی» و «پایان خشونت» نشان دهد. همزمانی صدور این بیانیه با انتشار اخباری درباره «طرح وحدت و تفاهم ملی» که پس از اجلاس سالانه خبرگان بر سر زبانها افتاد و از هاشمی رفسنجانی به عنوان طلایهدار آن نام برده میشود، نقطه اهمیت آن را پررنگتر میکند. میرحسین موسوی در این بیانیه تأکید میکند: «ادخلوا فیالسلم کافه؛ همگی در مسالمت وارد شوید». او دربخش دیگری از این بیانیه با خطاب قرار دادن «هوادارانش» که از آنها با عنوان «اغتشاشگران» یاد میشود، توصیه میکند: «اگر به سوی تندرویهای بیدلیل بلغزیم چه بسا حاصل یک هفته و یک ماه تلاش را در یک روز و یک صحنه جا بگذاریم.»
موسوی که به عنوان یکی از محورهای کلیدی «آشوبها و ناآرامیهای پس از انتخابات» شناخته میشود با تأکید بر این مطلب که «در پیش رو و در شرایط تاریخی ما تصویر روشنی از نتایج رفتارهای ساختارشکنانه وجود ندارد»، میگوید: «افغانستان و عراق دو عبرت بزرگ در دو سوی سرزمین ما هستند که هرگز نباید آنها را از نظر دور کنیم.»
او در بخش دیگری از بیانیه سیزدهم خود با گرفتن ژستی «دلسوزانه» تصریح میکند: «هیچ کلمهای که دوستی و برادری میان مردم را تحت تأثیر قرار دهد به بازسازی هویت و وحدت ملی ما نمیانجامد.»
بیانیه موسوی در شرایط منتشر شد که پیش از آن (آغازین روزهای ماه مهر) یکی از رستورانهای تهران محل یک نشست سیاسی خبرساز بود. دراین ضیافت سیاسی، تعدادی از چهرههای شناخته شده اصلاحطلب با حضور در این رستوران و رزرو تمام میزهای آن یک جلسه محرمانه را تشکیل دادند. این ضیافت که در حقیقت برای تصویب تاکتیک تازه اصلاحطلبان و به درخواست میرحسین موسوی و مهدی کروبی برگزار شد با این مصوبه پایان یافت: «موسوی و محمد خاتمی از این پس مواضعی «معتدل» اتخاد کنند.»
پس از این دیدار بود که مهندس موسوی در دیدار با نمایندگان فراکسیون اقلیت مجلس گفت: «احساس نیاز به وحدت ملی، امروز بیش از هر زمان دیگری در کشور بین مردم احساس میشود.»
اکنون برای ذهنیتهای کنجکاو افکار عمومی این پرسش مطرح شده است: «چه پیش آمده که میرحسین موسوی و دیگر اصلاحطلبان به یکباره به «اتحاد ملی» علاقه وافری پیدا کردهاند؟ مگر همین مهندس موسوی نبود که پس از اعلام نتایج انتخابات و در جمع آشوبگران از ایستادگی و مقاومت تا آخرین قطره خون سخن گفت؟ مگر همین آقای موسوی نبود که با هدایت «جریان آشوبسبز» تعدادی از هموطنان ایرانی را به خاک و خون کشید؟ آیا همین میرحسین موسوی نبود که باحاضر شدن در صفوف آشوبگران ضمن خدشه به «امنیت و اتحاد ملی»، آرامش شهروندان را قربانی ناآرامی و تفرقه کرد؟»
تردیدی نیست که میرحسین موسوی و سایر اصلاحطلبان به آن دلیل به تاکتیک «اعتدال فرافکنانه» دست یازیدهاند که ماجرای «دستگیری و محاکمه سران آشوب» لباس جدیت به تن کرده است. آنها در شرایطی که امیدی به همراهی و همگامی عامه مردم با حرکت غیر قانونی خود ندارند تنها راه چاره را در این دیدهاند که با رویکردی اپورتونیستی دست به درگاه «تاکتیک اعتدال» شوند تا بدین شیوه، رفتارهای ساختارشکنانه و هنجارکش خود را لاپوشانی کنند. این رفتار آنان نه یک استراتژی که یک «تاکتیک برای فرار از قانون» است.
پیمان زمانی
لیست کل یادداشت های این وبلاگ