کارنامه مردودی زیربغل حزب مشارکت
کارنامه مردودی زیربغل حزب مشارکت
«کارکرد و کارنامه حزب مشارکت از منظر یک حزب سیاسی نه تنها ناموفق که عملاً مردود است».
صادق زیبا کلام که با برخی سران مشارکت نظیر رمضان زاده، حجاریان، تاج زاده، سمتی و... دوستی دیرینه دارد، ضمن تاکید بر تحلیل فوق، در روزنامه اعتماد نوشت: مشارکت را از منظر حزب بما هو حزب، نمی توان تشکیلات موفقی دانست.
وی با اشاره به نظرخواهی 10 سال پیش حجاریان از وی درباره حزب و توصیه هایی که به او درباره تشکیلات کرده نوشت: همان چند دقیقه ای که با حجاریان در دفترم صحبت کردم 20 بار به ساعتش نگاه کرد. همه شان اینگونه بودند... مشارکت در تجزیه و تحلیل نهایی، شد جریانی مثل سایر احزاب، مثل سازمان مجاهدین انقلاب، نهضت آزادی، کارگزاران سازندگی... مشارکت هم شد تشکیلاتی همچون سایر تشکیلات که رهبران آن هرگز از تهران فراتر نمی روند، آن هم خیابان های شمال شهر تهران. تشکیلاتی که اگر کادرها و رهبران اصلی آن را در یک مینی بوس جا می دادیم نصف مینی بوس خالی می ماند.
زیبا کلام که این تحلیل را در یازدهمین سال تاسیس مشارکت نوشته، اضافه می کند: خیلی نیازی به رمل و اسطرلاب نیست که آخر و عاقبت چنین حزبی چگونه از آب درمی آمد. آنان که فکر می کردند طی 11 سال هر کاری که می توانستند کرده اند آخرالامر متهم شدند به این که هیچ کاری نکرده اند. من برای سخنرانی به استان های مختلف می رفتم. در هیچ شهری ردی و اثری از مشارکت نبود.
همزمان، رضا خاتمی دبیرکل سابق مشارکت، معرفی نامزد مستقل (معین) در انتخابات سال 84 را اشتباه توصیف کرد. وی در گفت وگو با روزنامه اعتماد گفت: ای کاش در آن انتخابات کاندیدا معرفی نمی کردیم و کاندیدا نداشتیم.
انتشار اظهاراتی از قبیل اظهارات رضا خاتمی و صادق زیباکلام از آن جهت قابل تأمل است که اعضا و رسانه های وابسته به حزب مشارکت در انتخابات اخیر تلاش کردند رأی میرحسین موسوی را به پایگاه اجتماعی خود نسبت دهند حال آن که قاطبه آن 13 میلیون رأی با تصور پایبندی موسوی به سوابق خط امامی به وی رأی داده بودند. سران مشارکت در انتخابات سال 84 هم در پی رد صلاحیت معین مدعی شده بودند نظام از پایگاه رأی و قطعیت پیروزی دکتر معین می ترسد. آنها حتی برای فشار به کروبی ادعا کرده بودند معین براساس نظرسنجی ها 19 میلیون رأی می آورد و برنده انتخابات است در حالی که وی 5/4 میلیون رأی بیشتر نیاورد.
با درک همین واقعیت های سیاسی بود که حزب مشارکت در انتخابات ریاست جمهوری امسال، به جای به میدان آوردن نامزدی حزبی و صریح (نظیر معین) به سراغ یک چهره خاکستری که 20 سال را در سکوت گذرانده بود رفت و به موازات آن از 3 ماه قبل از آغاز انتخابات، پروژه القای تقلب در انتخابات را کلید زد تا در جا زدن 11 ساله در جذب مخاطب و هوادار را با عوام فریبی و تحریک عواطف به انجام رساند اما این یارگیری بادکنکی را همان گونه که باد آورده بود، باد هم برد.لیست کل یادداشت های این وبلاگ