پاسخ دکترعلی شریعتی به کسانی که در قبال فتنه سکوت میکنند
پاسخ دکترعلی شریعتی به کسانی که در قبال فتنه سکوت میکنند
فضای غبار آلود فتنه به گونهای است که عدهای سعی دارند به علت بصیرت کم و یا حفظ مقام و جایگاه در قبال حقایق سکوت کرده و به روشنگری نپردازند.
فضای غبار آلود فتنه به گونهای است که عدهای سعی دارند به علت بصیرت کم و یا حفظ مقام و جایگاه در قبال حقایق سکوت کرده و به روشنگری نپردازند.
خبرنامه دانشجویان ایران نوشت؛ شرایط فتنه در دوران مختلف به گونهای است که عدهای به بهانه های مختلف به جای روشنگری سکوت را در پیش می گیرند.
عمده این سکوت را می توان به دلیل حب جاه و مقام دانست تا دلایل واهی منزویان مبنی بر خلط حق و باطل و نا توانی در تفکیک آنها از یکدیگر.
لذا درگذر تاریخ عدهای که ساکت بودهاند و با اطلاع از جایگاه حق و حقیقت به تبیین و روشنگری نپرداختهاند یا به تدریج در انزوای تاریخی مضمحل شدهاند یا در اندک زمانی این سکوت علتی برای غرق شدن آنها در گرداب فساد بوده است.
سکوت خواص که بی شک به غفلت عوام منجر می شد علتی بوده است برای مظلوم ماندن و نیز مظلوم واقع شدن حق در طول تاریخ که این سیر از زمان حکومت امیرالمومنین (ع) تا کنون دیده می شود.
ایام پس از انتخابات اخیر نیز خود نمونه ای از شرایط غبار آلود فتنه بود و با اینکه عده ای واقف به حقیقت بودند سکوت کردند.
البته این عدم شفاف سازی از سوی برخی از خواص تنها به سکوتشان ختم نمی شد، بلکه بعضی از آنها با سخنرانی های با نیش و کنایه شان که همچون بنزینی بود که بر خاکستر فتنه ریخته می شد و آتش فتنه را مشتعل می کرد سعی در پیچیده و وهم آلود کردن هر چه بیشتر فضای فتنه داشتند.
در این بین بازخوانی نظرات متفکران شیعی و علاقه مند به ولایت و حقیقت که گاها برخی با سوء استفاده از نظرات آنها سعی در پنهان کردن حقیقت داشتند بسیار جالب و خواندنی است. در این میان چهره دکتر علی شریعتی نیز که در طول زندگانی خود سعی در ارائه جلوه ای از حقایق داشته، نیز مکررا از سوی جریانات مختلف از جمله منزویان و مقابلان حقیقت بارها مورد سوء استفاده قرار گرفته است.
اما دکتر شریعتی در سخنانی مبنی بر عدم سکوت در خصوص فتنه و نیز ارائه جلوه حقیقی از جبهه حق با تشابه دوران امام علی(ع) ادعای پیروی از ایشان را، تنها در حد ادعا دانسته اند.
دکتر شریعتی در این باره این گونه می گویند: «اگر کسی ادعای پیروی علی را دارد دم از علی میزند ومحبت علی را در دل دارد چنانچه ببیند در مسیر افکارش در مسیر مسولیت های احتمالی که بر دوش دارد در مسیر راه و رسمی که برای مردم وبرای نسل و زمان خود تعیین می کند ودر جبهه هایی که از نظر فکری یا اجتماعی درگیری دارد هیچ یک از درد ها ورنج ها وگرفتاری ها درگیری های علی را ندارد وبا همان قطبها از همان جهت ها ودر همان جبهه هایی که علی می جنگید مورد حمله قرار نمی گیرد و ضربه نمی خورد ویا حتی ببیند که تیپ ها گروه ها ونیروهایی که در تمام مدت زندگی علی چه پیش از رحلت پیغمبر چه بعد از آن خواه در دوره ی سکوتش ویا در دوره ی حکومتش با او چه در شکل های متنوع ومتغیری در مبارزه ی دائمی بوده اند با او سر سازش دارند یا از او خشنودند ویا با او رابطه ای مسالمت جویانه دارند بایستی حتما در شیوه ای که انتخاب کرده است شک کند یعنی درشیعه بودنش.»
این اظهار نظر نشان می دهد که در دوران فتنه و برخورد حامیان حق با فتنه، نه تنها باید با به صحنه آمدن آنها منجر شود بلکه باید همچون ولی و رهبر جریان حق در تیر رس خطرات و حملات بود و الا ادعای سکوت لاف زدن و بهانه گیری سیاسی بیش نیست.
شایان ذکر است مدتی است افرادی که ادعای روشنفکری دارند تشابه دوران فتنه و نیز لزوم روشنگری ها را رجوع به گذشته و نشانه تحجر میدانند.
لیست کل یادداشت های این وبلاگ