عزاداران حسینی درمقابله با فتنه گران اموی
عزاداران حسینی درمقابله با فتنه گران اموی
مردم مومن و عزادار تهران روز گذشته جمعیت قلیل آشوبگر را که به طور سازماندهی شده برای توهین به عزیزترین مقدسات شیعه وارد عمل شده بودند، تار و مار کردند.
گزارش های متعدد خبرنگاران کیهان و همچنین گفت وگوهای ما با نهادهای مسئول حاکی از آن است که جمع کوچکی از آشوبگران صبح روز عاشورای حسینی(ع) با استفاده از فرصت حضور خیل عظیم مردم مومن و جوانان انقلابی در مساجد و حسینیه ها در برخی خیابان های تهران حاضر شدند و به اهانت علیه مقدسات، حمله به مردم و تخریب اموال عمومی پرداختند.
این گزارش ها می افزاید در حالی که مردم مومن تهران در مساجد و تکایا به عزاداری مشغول بودند، عده ای که جمعیت آنها بیش از چند صد نفر نبوده است در محل های مختلفی از شهر تهران خصوصاً بخش های مرکزی مانند خیابان های انقلاب، آزادی و ولی عصر به خیابان ها ریختند و با برنامه ای که به وضوح از پیش سازماندهی شده و هماهنگ به نظر می رسید شروع به تخریب اموال عمومی، اهانت به مقدسات خصوصاً مقام شامخ حضرت حسین بن علی(ع) و حمله به مردم عادی کردند.
در جریان آشوب های این عده مثل همیشه تعداد زیادی سطل آشغال آتش زده شد و در چند مورد هم موتورسیکلت ها و اتومبیل های نیروی انتظامی که در ساعات اولیه با استعداد کمی در مقابل آشوبگران وارد عمل شده بودند مورد حمله آشوبگران قرار گرفت.
خبرنگاران گزارش دادند آشوبگران که عمداً خیابان هایی را که خالی از حضور دسته های عزاداری بود برای تحرکات خود انتخاب کرده بودند، در موارد متعدد به سر دادن سوت، کف، هلهله و شعارهای بسیار اهانت آمیز پرداخته و عمق بی اعتقادی خود به ارزش های اسلامی را به نمایش گذاشتند. در جریان این آشوب چند قرآن، پرچم های منقش به نام امام حسین و حضرت زهرا و همچنین موتورسیکلت های پارک شده عزاداران در کنار چند مسجد به آتش کشیده شد. این عده که با پشتیبانی و دعوت رسمی سران فتنه از جمله موسوی، خاتمی و کروبی در اغتشاشات حضور پیدا کرده بودند کاملاً متعلق به طیف های ضدانقلاب و به وضوح فاقد هرگونه تعلقی به ارزش های اسلامی بوده و دیروز اصرار داشتند که این بی اعتقادی خود را به نمایش بگذارند. اطلاعات موجود در اختیار کیهان نشان دهنده آن است که بخشی از اغتشاشگران روز گذشته تهران از شهرهایی چون قم و اصفهان و همچنین شهرهای مرزی به تهران منتقل شده بودند و انواع و اقسام سلاح های سرد همچون چاقو، قمه، چماق و حتی گاز اشک آور در اختیار داشته اند.
به حداکثر رساندن خشونت و کشته سازی جزو پروژه هایی بوده است که جریان فتنه گر از ابتدای آشوب های بعد از انتخابات در دستور کار داشته اما این پروژه دیروز شدتی مضاعف یافت.
اطلاعات دریافتی نشان می دهد چند مورد کشته از مردم عادی- که تعداد دقیق آنها مشخص نیست- و همچنین تعداد بسیار زیادی مجروح که غریب به اتفاق آنها نیروهای بسیجی و عزاداران حسینی هستند در حوادث دیروز وجود داشته است. یکی از کشته شده ها سیدعلی موسوی خواهرزاده میرحسین موسوی است که در چهارراه کالج تهران هدف گلوله قرار گرفته و منابع آگاه در گفت وگو با کیهان مرگ او را کاملاً مشکوک و شخص وی را به سبب نزدیکی به موسوی و حضور فعال در تجمعاتی از این دست «نشان شده» توسط منافقین و عناصر نفوذی دانسته اند. تحقیقات در مورد جزئیات این موضوع همچنان ادامه دارد ولی به نظر می رسد با توجه به قوی شدن تیم حفاظتی سران فتنه از جانب نظام تروریست ها برای شعله ور نگهداشتن آتش فتنه به سراغ حلقه های بعدی رفته اند. نکته بسیار مهم درباره حوادث دیروز این است که مردم تهران دیروز نه تنها مثل تمامی موارد گذشته توجهی به اغتشاشگران نشان ندادند بلکه به محض آنکه دریافتند که این افراد در برخی خیابان های تهران مشغول حرمت شکنی هستند مجالس عزاداری خود را نیمه تمام رها کرده و با حضور در خیابان ها ظرف چند دقیقه بساط فتنه را درهم پیچیدند. مقارن ظهر دیروز عزاداران حضرت سیدالشهدا(ع) در دانشگاه تهران- که مثل همیشه عده آنها از چند هزارنفر فراتر می رفت- از جمله کسانی بودند که بعد از اقامه نماز ظهر از دانشگاه خارج شده و چند ده نفر آشوبگر حاضر در میدان انقلاب را تار و مار کردند. در دیگر نقاط تهران هم به محض آن که نیروهای مردمی و عزاداران حسینی از حسینیه ها و مساجد خارج شدند دیگر اثری از آشوبگران باقی نماند.
سران فتنه متهم ردیف اول
مجموعه گزارش های در اختیار نشان می دهد در کنار سازماندهی اینترنتی، تحریکات و برنامه ریزی های پشت پرده سران فتنه نقش اصلی در وقایع دیروز داشته است. یکی از مهم ترین نمونه های قابل ذکر مراسمی است که محمد خاتمی شنبه شب در جماران برگزار کرد که طی آن علاوه بر صحنه سازی و ایجاد درگیری های ساختگی، زمینه و فرصت لازم برای اهانت جمعی از اوباش به ایام عزای امام حسین(ع) فراهم آوردند. در این مراسم که برخی منابع نزدیک به اصلاح طلبان از به هم خوردن آن توسط «لباس شخصی »(؟!)ها خبر داده اند خاتمی طی سخنانی عمیقا منحرف امام حسین(ع) را با فتنه گران قیاس کرده و ایشان را رهبر آنها خوانده است. با وجود آن که جا داشت شدیدترین اعتراضات به این سخنان صورت بگیرد اما فیلم های موجود در اختیار کیهان نشان می دهد برخلاف ادعای آقایان هیچ تعرضی از بیرون حسینیه جماران به این مراسم صورت نگرفته و معترضان در میان جمعیت داخل حسینیه و از خود آنها بوده اند. ضمن این که نکته مهم تر این است که اصلاح طلبان با خبرسازی هایی از این نوع درصدد پوشاندن فاجعه ای هستند که شنبه شب با صحنه گردانی آنها در خیابان های جماران و نیاوران رخ داد و طی آن صدها نفر از اوباش در شب عاشورا به سردادن سوت و کف زدن پرداختند و سپس همین حرکات را برای چند ساعت در میدان تجریش هم ادامه دادند که نهایتا این تحرکات با برخورد مردم مومن و عزادار خاتمه یافت.
سنگ پرانی و حمله حامیان موسوی به نمازگزاران ظهر عاشورا
حامیان موسوی با حمله به یک هیئت عزاداری در میدان جمهوری اسلامی تهران، به عزاداران حسینی که در حال اقامه نمازظهر عاشورا بودند، سنگ پرانی کرده و تعدادی از آنها از جمله امام جماعت را زخمی کردند. به گزارش منابع خبری ظهر دیروز عده ای از حامیان موسوی که با حرمت شکنی از روز شهادت سیدوسالار شهیدان و یاران باوفای ایشان، به خیابان ها آمده و برخی اماکن عمومی و تعدادی خودروی عمومی و شخصی را به آتش کشیدند، با حضور در میدان جمهوری اسلامی و مشاهده برگزاری نمازظهر عاشورا در هیئت رهپویان آل طاها، به عزاداران حسینی حاضردراین هیئت هجوم آورده و به سمت آنها سنگ پراکنی کردند.
براساس این گزارش، این افراد که نمادهای سبزرنگ نیز با خود داشتند، تعدادی از نمازگزاران را نیز مورد ضرب و شتم قرار داده و با سنگ پراکنی به سوی «حجت الاسلام صالحان» امام جماعت این هیئت، وی را مجروح کردند. علاوه بر امام جماعت این هیئت، تعداد دیگری از عزاداران حسینی در این هیئت نیز به جهت سنگ پرانی و ضرب و شتم این افراد، مجروح شدند.
هتک حرمت شب عاشورا توسط فتنهگران
هتک حرمت شب عاشورا توسط فتنهگران با سوت و کف
مردم هتاکان را از جماران بیرون کردند/ سخنرانی خاتمی نیمهتمام ماند
فتنهگرانی که در شب عاشورای حسینی با حضور در حسینیه مقدس جماران به سردادن شعارهای انحرافی پرداخته و همزمان با حضور خاتمی در حسینیه سوت و کف زدند، با خشم مردم انقلابی حاضر در حسینیه مواجه و از این محل اخراج شدند.
شنبه شب، نماز جماعت مغرب و عشا به امامت سید یاسر خمینی در حسینیه شماره 2 جماران اقامه شد و سپس سهیل محمودی که اجرای برنامه را برعهده داشت، پس از دقایقی به حضور خاتمی در جماران اشاره کرد.
این اعلام با سوت و کف تعدادی از حاضران همراه شد و زمانی که خاتمی وارد حسینیه شد، هتک حرمت شب عاشورا توسط فتنهگران اوج گرفت.
در این حین، مشاجرههای لفظی میان هتک حرمتکنندگان شب عاشورا و عدهای دیگر که به این رفتار معترض بودند، بالا گرفت و در ادامه منجر به زدوخوردهایی شد.
در ادامه برنامه در حالی که خاتمی سخنرانی خود را آغاز کرده بود، درگیری میان افراد در محوطه بیرونی حسینیه جماران آغاز شد و سپس نیروی انتظامی با ورود به محل تلاش کرد کنترل اوضاع را بهدست بگیرد.
برخی افرادی که با نیروی انتظامی درگیر شده بودند، پس از متفرق شدن، اقدام به صدمه زدن به اموال شهروندان از جمله تعدادی از اتومبیلهای پارک شده در خیابان یاسر منتهی به جماران کردند.
در داخل حسینیه جماران و اوسط سخنرانی خاتمی نیز در حالی که چندین بار هتک حرمت شب عاشورا توسط فتنهگران با اقدام به کف زدن تکرار شد، درگیریها بالاگرفت و تعدادی از حاضران با سردادن شعارهایی مانند "منافق حیا کن، جماران را رها کن" خواستار خروج این افراد از حسینیه شدند.
خاتمی با مشاهده این وضع سخنرانی خود را قطع کرد و توسط محافظانش بلافاصله به بیرون منتقل شد.
سپس درگیری میان افراد در حسینیه بار دیگر به بیرون از این محل نیز سرایت کرد که نیروی انتظامی اقدام به متفرق کردن برهمزنندگان نظم منطقه کرد.
در حالی که این مراسم و سخنرانی خاتمی در آن نیمهتمام مانده بود، ترافیک ناشی از درگیریهای پراکنده در خیابان نیاوران ایجاد شد که نیروهای انتظامی پس از دقایقی کنترل ترافیک منطقه را نیز در دست گرفتند.
این مراسم در حالی در حسینیه جماران برگزار شد که سالهای گذشته چنین برنامهای با سخنرانی خاتمی در آن سابقه نداشت.
هتک حرمت شب عاشورا توسط فتنهگران در حضور خاتمی در حالی است که اولین سالروز دوم خرداد نیز در 2 خرداد 77 که مصادف با روز شهادت امام سجاد(ع) شده بود، در دانشگاه تهران و محل اقامه نمازجمعه با سخنرانی خاتمی برگزار شد و در طول این مراسم، حامیان وی دهها بار با سوت و کف، وی را مورد تشویق قرار دادند.
همچنین این هتک حرمت در شرایطی انجام شد که کمتر از 20 روز از جسارت فتنهگران به عکس امام راحل در مراسم 16 آذر دانشگاه تهران میگذرد که با خشم مردم انقلابی ایران در سراسر کشور مواجه شده بود.
گام مهم ایشان حمایت از بهائیان بود
گام مهم ایشان حمایت از بهائیان بود
طیف گسترده ای از دشمنان ملت و نظام اسلامی، دلیل سوگمندی برای آقای منتظری را حمایت وی از گروهک هایی نظیر بهائیت عنوان می کنند.
دیان علایی نماینده جامعه بهائیان در خارج از ایران به رادیو فردا گفت: فتوای آیت الله منتظری درباره اینکه بهائیان هم مثل هر ایرانی دیگری حق شهروندی دارند، واقعا قدم خیلی مهمی در تاریخ بود.
حسین باقرزاده از اعضای گروهک منافقین هم بر این نکته انگشت گذاشت و در سایت ایران امروز نوشت: دفاع آیت الله منتظری از حقوق شهروندی بهائیان یکی از تابوهای فقه شیعه بود که به دست او درهم شکست. از دید او حق در شرع براساس انسان تعریف می شود و نه عقیده.
سایت ضدانقلابی سکولاریسم نو هم با لحن مشابهی نوشت: منتظری برخلاف اکثر مراجع و روحانیون، ارزش گذاری ایدئولوژیک برای انسان نداشت. انسان فی نفسه در نزد وی دارای حقوق بود.
عماد باقی هم به دویچه وله گفته است: وجه ممیزه آیت الله منتظری از اغلب علما و مراجع، توجه ایشان به مسائل حقوق شهروندی و حقوق بشری است و انسان را ملاک حقوق درنظر می گیرد.
حسن شریعتمداری ضدانقلاب مقیم آلمان هم به رادیو زمانه گفت: ایشان با تمام توان از مرزهایی که معمولا مراجع تقلید و فقها در آن محدودند، گذشت، از حقوق بهائیان دفاع کرد و نیز اشتباه خود را هنگام اشغال سفارت صریحا و با شهامت ]![ متذکر شد.
گفتنی است استدلال این عده از چند جهت به اصطلاح منطقیین «فاسد» و مغالطه است. یکی اینکه عناصر بهایی عموما به اعتبار خیانت ها و اقداماتشان علیه کشور تحت تعقیب قرار گرفته اند نه به خاطر فکر و اندیشه. سران این حزب انگلیس ساخته به وفور در ارکان سطوح بالای رژیم کودتایی پهلوی نفوذ داده شدند و زمام اقتصاد و سیاست و فرهنگ کشور را در سطوح بالای نخست وزیری، وزارت و وکالت، سناتوری، فرماندهان ارتش و ساواک و... را به دست گرفتند و سهم مهمی در غارت منابع کشور به دست بیگانگان و ارتکاب انبوه جنایت ها علیه ملت ایران ایفا کردند. ثانیا بهائیت به عنوان آئینی انحرافی مبانی اسلام و تشیع را هدف گرفته و جنگ فرهنگی- سیاسی استعمار علیه باورهای جنبش ساز و مقاومت آفرین دینی است. وگرنه چرا یهودی و مسیحی و زرتشتی و غیرمسلمانان دیگر در ایران مورد تعقیب نیستند هیچ که از آزادی های کامل مذهبی و حق حضور در پارلمان و... برخوردارند.
عناصر منافق در حالی توانستند از آقای منتظری به نفع بهائیان فتوا بگیرند که شماری از عناصر وابسته به این گروهک به خاطر جاسوسی برای رژیم صهیونیستی دستگیر شده بودند.
صرف نظر از اصل مسلم «حقوق متهم» که در فقه و قوانین هم به روشنی تعریف شده، پرسش این است که آیا به بهانه حقوق شهروندی می توان برای تروریست ها، محاربین، جاسوسان، شکنجه گران رژیم طاغوت، غارتگران و چپاولگران حقوق مردم مصونیت و منع تعقیب تراشید.
به عنوان مثال در جنایت کم سابقه 7 تیر آیا می شود از خون 72 نخبه بی گناه یک ملت (اعم از رئیس وقت دستگاه قضایی و وزیر و نماینده و...) گذشت و وکیل مدافع تروریست ها شد؟!
بخشنامه موسوی برای جمعآوری عکسهای منتظری
بخشنامه موسوی برای جمعآوری عکسهای منتظری
اگر ادعا میکنند که هنوز به امام و خط امام وفادار هستند، پس چرا رفتار امروزشان چیز دیگری را نشان میدهد؟
این تصاویر مربوط است به بخشنامه آقایان میرحسین موسوی و عبدالله نوری، مبنی بر جمعآوری تصاویر و عکسهای آقای منتظری از نهادها و ادارات و سازمانهای دولتی. به نوشته شبکه خبری برنا هیچ توضیح اضافی برای این بخشنامهها لازم نیست، چون هر دوی آنها به خوبی گویا است. نکته اینجاست که صادرکنندگان این بخشنامهها هر دو از مدعیان خط امام هستند. مخصوصاً آقای موسوی که هنوز هم خودش را نخستوزیر امام میداند و منت آن سالها را بر سر مردم میگذارد. از دو حال خارج نیست و شکل سومی هم وجود ندارد.
مدعیان خط امام، یا هنوز به امام وفادارند و به دستورات و نصایح و سفارشات و وصیتنامهاش پایبندند و یا اینکه به مرور زمان به این نتیجه رسیدهاند که بعضی از دستورات امام خمینی، اشتباه بوده و آنها را باید کنار گذاشت! اگر ادعا میکنند که هنوز به امام و خط امام وفادار هستند، پس چرا رفتار امروزشان چیز دیگری را نشان میدهد؟ و اگر بعضی تصمیمات امام را قبول ندارند، که با ادعای خط امامی بودنشان منافات دارد!این تناقض را چطور حل میکنند؟ معنای وفاداری به امام و خط امامی بودن فقط این نیست که هرکجا به نفعمان باشد، خودمان را یار و یاور همیشگی امام و فرزند محبوب و نخست وزیر امام بنامیم، اما وقت عمل که شد، عکس دستورات امام عمل کنیم و با دشمنان و مخالفانش متحد شویم!
تظاهر به مذهب تلخ است اما ناچاریم . . .
تظاهر به مذهب تلخ است اما ناچاریم . . .
«استفاده از مذهب علیه مذهب و حکومت دینی یک پارادوکس (تناقض) است اما واقعیت دارد.»
اهورا- ف از عناصر ضد انقلاب فراری ضمن درج مطلب فوق، در سایت خودنویس نوشت: ما مجبوریم برای زدن حکومت شیعه که از فقه شیعه آبشخور دارد، از علمای شیعه کمک بگیریم. نقش آیات عظام منتظری و صانعی در حرکت اخیر (سبز) علیه ولایت فقیه، نشان دهنده این واقعیت صدالبته تلخ است که مذهب همچنان پس از 30 سال حکومت دینی، سهم مهمی در کنش های سیاسی جامعه ایران دارد و آن قدر که برای حذف حکومت مذهبی، مجبوریم از گذر مذهب عبور کنیم، شعار الله اکبر بدهیم، نماز جمعه و راهپیمایی قدس برویم و... تا به عوامل ثبات رژیم ضربه بزنیم. فوت آیت الله منتظری اوج این پارادوکس مذهب علیه مذهب بود اما از قلب این حرکت و استفاده از نیروی آخوندهای شیعه، چه چیزی بیرون می آید؟
او اخبار سرّی را به ما می داد . . . !
او اخبار سرّی را به ما می داد . . . !
دو تن از سران گروهک نهضت آزادی اذعان کردند در سال های قائم مقامی آقای منتظری با وی ارتباط نزدیک داشته اند و وی مکاتبات سری خود و حضرت امام را با آنها در میان می گذاشته است!
عبدالعلی بازرگان ضمن تجلیل های بلند بالا از آقای منتظری، در توضیح دلیل این ستایش ها در سایت ملی- مذهبی نوشت: منتظری در برابر کسی ایستاد که حاصل عمر او ] امام خمینی [ حساب می شد و کمتر از «حضرت امام» درباره ایشان نگفته بود... در خانه آیت الله منتظری همواره به روی مخالفان باز بود. ما نیز در نهضت آزادی بیانیه های خود از جمله علیه ولایت فقیه و ادامه جنگ را برای ایشان می بردیم ]!![... در سال 67 پس از عملیات مرصاد، تعدادی از زندانیان که بیشتر آنها از مجاهدین ] گروهک تروریستی منافقین [ بودند به اعدام محکوم شدند. فقط آیت الله منتظری از حقوق این نیروها که از جمله فرزند او را ] در ماجرای جنایت تروریستی 7 تیر[ کشته بودند، دفاع کرد.
عضو گروهک نهضت آزادی با «هولناک» خواندن برکناری آقای منتظری از قائم مقامی رهبری در زمان حضرت امام، به ملاقات خود با آقای منتظری در حول و حوش همان ایام اشاره می کند و می نویسد: نگارنده حامل بیانیه و پیامی از تهران از ناحیه پدر و دوستان نهضت آزادی در امور جاری برای آقای منتظری بودم. در این ملاقات خصوصی ماجرا را ناباورانه با جزئیات از ایشان دریافت کردم، ناباورانه از این جهت که ایشان صادقانه و غیرسیاستمدارانه، اصل حکم و جزئیات را به عضوی از یک حزب مخالف اطلاع می دهد. این دلالت بر صفا و سادگی ]!![ می کرد.
ابراهیم یزدی رئیس گروهک نهضت آزادی نیز که پرونده سیاهی در وابستگی به آمریکا دارد، در گفت وگو با رادیو زمانه از صمیمیت ویژه با منتظری خبر داد و گفت: من به ایشان توصیه کردم بهتر است اندکی مماشات و صبر کند تا امور به ایشان واگذار شود. معمولاً به دیدن ایشان می رفتم و یادم هست در زمستان سال 67 ] یکی دو ماه قبل از برکناری آقای منتظری[ در دیداری که با ایشان در قم داشتم، ایشان به من لطف داشت و نامه هایی را که با آقای خمینی مبادله کرده بودند، برای من خواند.
ما خودمان منافقیم اما شما دیگر شورش را درآورده اند!
ما خودمان منافقیم اما شما دیگر شورش را درآورده اند!
رفتار منافقانه سران فتنه سبز با امام خمینی در جریان درگذشت آقای منتظری اسباب طعنه و تمسخر و اعتراض را در میان محافل ضدانقلاب فراهم کرده است.
این طیف ها از سویی عناصر مذکور را کسانی معرفی می کنند که تندترین مواضع را علیه آقای منتظری در زمان حضرت امام داشته اند و بنابراین ادعای امروز آنها در عزادار شدن برای فوت آقای منتظری نمی تواند از سر صداقت باشد.
از سوی دیگر محافل ضدانقلاب با جانبداری از رویارویی های آقای منتظری با نظام و انقلاب و امام، به امثال موسوی و خاتمی وکروبی نهیب می زنند که تکلیف خود را مشخص کنید، نمی شود هم محبت خمینی را داشت و هم محبت منتظری را.
در این زمینه رادیو زمانه از قول حسن شریعتمداری (پسرسیدکاظم شریعتمداری و از سران گروهک جنبش خلق مسلمان که با سفارت آمریکا نیز برای انجام کودتا علیه حضرت امام و نظام مرتبط بود) اعلام کرد: آیت الله منتظری از حرکت سبز هرچه در توان داشت حمایت کرد. این حرکت ممکن است به جایی برسد که حتی از آرای فقهی ایشان و جمهوری اسلامی بگذرد. این سران جنبش سبز هستند که باید ایشان را پاس بدارند. نمی توان دو اسطوره را در آن واحد با هم تقدیس کرد. یا آقای منتظری درست می گفت یا آقای خمینی.
این مهره آمریکایی که به شدت کینه امام و انقلاب را به دل دارد اضافه کرد: آقای کروبی، آقای موسوی و آقای خاتمی که در آن دوره، هنگام حذف آقای منتظری، بی مهری های زیادی نسبت به ایشان داشتند، نمی توانند این تضاد را هم چنان در جامعه و در میان خود نگاه دارند و هیچ ذکری از اقدام آقای خمینی در حذف آقای منتظری و مسئولیت ایشان به میان نیاورند و بخواهند هم از آقای منتظری برخوردار باشند، هم از نام آقای خمینی. این کار ممکن نیست. زندگی سیاسی در فضای چنین تضادی برای همیشه مقدور نیست. این دوستان باید تکلیف خود را با این قضیه تاریخی روشن کنند.
از سوی دیگر ارگان رسانه ای گروهک فدائیان خلق هم ضمن عقده گشایی علیه حضرت امام از سران سبز و برخی مدعیان اصلاحات خواست تکلیف خود را به دور از موج زدگی، با امام و منتظری مشخص کنند. «اخبار روز نوشت: اصلاح طلبان در حالی اشک بر چشم از منتظری سخن می گویند که خود در صف نخست دشمنی با منتظری برای برکنار کردن وی از قدرت بودند و یا حداقل در آن روزگار که منتظری به دلیل انتقادهایش از همین امام که سنگش را بر سینه می زنند تنها بود، خفقان گرفته بودند تا کرسی نخست وزیری و وزارت و ریاست مجلس و قدرت خود را از دست ندهند، همان ها که رنج نامه ]کروبی[ نوشتند و مدافع عزل او شدند. حال این رانده شدگان در عزای منتظری اشک می ریزند گویی از یاد برده بودند که همین هفته پیش به برخی از جوانان کم حافظه توصیه کرده بودند که عکس خمینی بزرگ را بر دست بگیرید، توصیه ای که صدای بسیاری از مقلدانشان را هم درآورد و منتظری را ناچار کرد تا به لفافه علیه خمینی سخن بگوید. مشکل این حضرات قدرت است. سبزها با شعارهای ساختارشکنانه تکلیف خود را با خمینی و نظام روشن کرده اند.
اخبار روز همچنین نوشت: اصلاح طلبان می خواهند کاسه های نذری شان را از ختم منتظری پر کنند.
لیست کل یادداشت های این وبلاگ