«آقای موسوی در بیانیه 17 خود ]پس از حوادث روز عاشورا[ معترضان را مردم خداجو و عزاداران حسینی معرفی کرد. این ادبیات اتحاد نیروها را در جنبش سبز به خطر می اندازد و او باید از این ادبیات پرهیز کند».
یک پایگاه اینترنتی ضدانقلاب با درج مطلب فوق، به ارزیابی حضور عناصر متناقض در فتنه سبز پرداخت. سایت «خودنویس» در تحلیل خود اغلب افراد باقی مانده در این جریان را سکولار، ساختارشکن و مخالف انقلاب و قانون اساسی معرفی کرد و نوشت: آقای موسوی در بیانیه خود از التزام به قانون اساسی سخن می گوید. موسوی و کروبی می گویند طرفدار آرمان های روح الله خمینی هستند. اما نیروهای سکولار طبیعی است که بسیاری از آرمان های روح الله خمینی را قبول نداشته باشند و در زمره ساختارشکنان باشند. نیروهای غیرمسلمان حاضر در جنبش سبز مانند مسلمانان سکولار، تعهد و التزامی به قانون اساسی و جمهوری اسلامی ندارند و طبیعتاً ساختارشکن به حساب می آیند. آنها ضد انقلاب محسوب می شوند. بسیاری از اعضای سابق سازمان ها و گروه هایی نظیر مجاهدین خلق ]گروهک تروریستی منافقین[، سلطنت طلبان و مارکسیست های سابق هم به دور شعار جدایی دین از سیاست گرد آمده اند و طبیعتاً در زمره نیروهای سکولار و لائیک به شمار می آیند. به جرئت می توان گفت اکثریت نیروهای مقیم خارج جزو این نیروها هستند.
این سایت ضدانقلابی نتیجه گرفت: بسیاری از مخالفان را باید جزو سکولارها به حساب آورد. نتیجتاً باید از هرگونه عنوان غیرواقعی «مردم خداجو» و غیره برای نامیدن کلیت نیروهای سبز پرهیز کرد. این گونه ادبیات اتحاد نیروها را به شدت به خطر می اندازد. با تجربه 31 ساله پس از انقلاب، کاملاً طبیعی است که گروه های بسیاری از نیروهای جنبش سبز اعتماد کافی به بسیاری از شعارهای اصلاح طلبان نداشته باشند.
پاسخ دکترعلی شریعتی به کسانی که در قبال فتنه سکوت میکنند
پاسخ دکترعلی شریعتی به کسانی که در قبال فتنه سکوت میکنند
فضای غبار آلود فتنه به گونهای است که عدهای سعی دارند به علت بصیرت کم و یا حفظ مقام و جایگاه در قبال حقایق سکوت کرده و به روشنگری نپردازند.
فضای غبار آلود فتنه به گونهای است که عدهای سعی دارند به علت بصیرت کم و یا حفظ مقام و جایگاه در قبال حقایق سکوت کرده و به روشنگری نپردازند.
خبرنامه دانشجویان ایران نوشت؛ شرایط فتنه در دوران مختلف به گونهای است که عدهای به بهانه های مختلف به جای روشنگری سکوت را در پیش می گیرند.
عمده این سکوت را می توان به دلیل حب جاه و مقام دانست تا دلایل واهی منزویان مبنی بر خلط حق و باطل و نا توانی در تفکیک آنها از یکدیگر.
لذا درگذر تاریخ عدهای که ساکت بودهاند و با اطلاع از جایگاه حق و حقیقت به تبیین و روشنگری نپرداختهاند یا به تدریج در انزوای تاریخی مضمحل شدهاند یا در اندک زمانی این سکوت علتی برای غرق شدن آنها در گرداب فساد بوده است.
سکوت خواص که بی شک به غفلت عوام منجر می شد علتی بوده است برای مظلوم ماندن و نیز مظلوم واقع شدن حق در طول تاریخ که این سیر از زمان حکومت امیرالمومنین (ع) تا کنون دیده می شود.
ایام پس از انتخابات اخیر نیز خود نمونه ای از شرایط غبار آلود فتنه بود و با اینکه عده ای واقف به حقیقت بودند سکوت کردند.
البته این عدم شفاف سازی از سوی برخی از خواص تنها به سکوتشان ختم نمی شد، بلکه بعضی از آنها با سخنرانی های با نیش و کنایه شان که همچون بنزینی بود که بر خاکستر فتنه ریخته می شد و آتش فتنه را مشتعل می کرد سعی در پیچیده و وهم آلود کردن هر چه بیشتر فضای فتنه داشتند.
در این بین بازخوانی نظرات متفکران شیعی و علاقه مند به ولایت و حقیقت که گاها برخی با سوء استفاده از نظرات آنها سعی در پنهان کردن حقیقت داشتند بسیار جالب و خواندنی است. در این میان چهره دکتر علی شریعتی نیز که در طول زندگانی خود سعی در ارائه جلوه ای از حقایق داشته، نیز مکررا از سوی جریانات مختلف از جمله منزویان و مقابلان حقیقت بارها مورد سوء استفاده قرار گرفته است.
اما دکتر شریعتی در سخنانی مبنی بر عدم سکوت در خصوص فتنه و نیز ارائه جلوه حقیقی از جبهه حق با تشابه دوران امام علی(ع) ادعای پیروی از ایشان را، تنها در حد ادعا دانسته اند.
دکتر شریعتی در این باره این گونه می گویند: «اگر کسی ادعای پیروی علی را دارد دم از علی میزند ومحبت علی را در دل دارد چنانچه ببیند در مسیر افکارش در مسیر مسولیت های احتمالی که بر دوش دارد در مسیر راه و رسمی که برای مردم وبرای نسل و زمان خود تعیین می کند ودر جبهه هایی که از نظر فکری یا اجتماعی درگیری دارد هیچ یک از درد ها ورنج ها وگرفتاری ها درگیری های علی را ندارد وبا همان قطبها از همان جهت ها ودر همان جبهه هایی که علی می جنگید مورد حمله قرار نمی گیرد و ضربه نمی خورد ویا حتی ببیند که تیپ ها گروه ها ونیروهایی که در تمام مدت زندگی علی چه پیش از رحلت پیغمبر چه بعد از آن خواه در دوره ی سکوتش ویا در دوره ی حکومتش با او چه در شکل های متنوع ومتغیری در مبارزه ی دائمی بوده اند با او سر سازش دارند یا از او خشنودند ویا با او رابطه ای مسالمت جویانه دارند بایستی حتما در شیوه ای که انتخاب کرده است شک کند یعنی درشیعه بودنش.»
این اظهار نظر نشان می دهد که در دوران فتنه و برخورد حامیان حق با فتنه، نه تنها باید با به صحنه آمدن آنها منجر شود بلکه باید همچون ولی و رهبر جریان حق در تیر رس خطرات و حملات بود و الا ادعای سکوت لاف زدن و بهانه گیری سیاسی بیش نیست.
شایان ذکر است مدتی است افرادی که ادعای روشنفکری دارند تشابه دوران فتنه و نیز لزوم روشنگری ها را رجوع به گذشته و نشانه تحجر میدانند.
انکار امام زمان تازه ترین اعتراف فتنه سبز بهائیت
انکار امام زمان تازه ترین اعتراف فتنه سبز بهائیت
همزمان با تظاهر باند عطاء... مهاجرانی به «روشنفکری دینی»، یکی از اعضای این باند مجدداً منکر وجود امام زمان(عج) شد. اکبر گاف ( گنجی ) در مصاحبه با بی بی سی انگلیس، باور مهدویت را برگرفته از مسیحیت خواند و گفت هیچ دلیلی مبنی بر وجود امام زمان]عج[ وجود ندارد.
وی همچنین در بخش دیگری از این مصاحبه مدعی شد که ائمه شیعه نه معصوم و نه واسطه فیضند، بلکه تنها، آدم هایی عالم و دانشمند بوده اند!
این حامی موسوی پیش از این هم، ضمن ادعای این که «اثبات این که قرآن، سخن خدا است، ناممکن است»، گفته بود که «قرآن، متنی است که بعدها به وسیله مسلمان ها، از ترکیب چند گفتمان مختلف، ساخته شده است.»!
این اظهارات در حالی مطرح شده است که عطاء مهاجرانی چند روز پیش در مصاحبه ای تاکید کرد، فاصله میان تیم وی با میرحسین موسوی، فاصله میان ابوذر و علی(ع) است!
البته سخنانی از جنس مواضع گنجی، از سوی دیگر اعضای این گروه 5 نفره هم ابراز شده است، چنانچه، عبدالکریم سروش، در سال 86 در گفت وگو با مجله zemzem با ادعای این که دریافت های پیامبر اکرم(ص) از وحی تجارب و درک های شخصی ایشان از الهامات بوده است، به طور واضحی برخلاف معتقدات واضح مسلمانان، ادعای بشری بودن قرآن را مطرح کرد.
وی همچنین در خصوص عصمت پیامبر اکرم(ص) و ائمه اطهار(ع) نیز شبهاتی وارد کرده بود. محسن کدیور هم مدعی شده بود که «عصمت در میان آدمیان منحصر به شخص پیامبر است» و ائمه فاقد عصمتند!
گفتنی است درپی صدور بیانیه های 5 نفره((مهاجرانی، سروش، کدیور، عبدالعلی بازرگان و اکبر- گاف) مهاجرانی اعلام کرد این عده، اتاق فکر جنبش سبز هستند. در بیانیه مذکور که شرح و تفسیر بیانیه 17 موسوی محسوب می شد، از جمهوری اسلامی به عنوان ولایت جائر یاد شده بود. میرحسین موسوی به دلایل کاملا روشن هرگز حاضر نشده از تحرکات 7 ماه اخیر باند مذکور و دنباله های آنها در آمریکا و اروپا ابراز برائت کند بلکه این طیف، سخنگویان وی در خارج از کشور محسوب می شوند.
کیهان پیش از این از نقش ویژه جریان انحرافی، استعماری و ضد شیعی بهائیت در فتنه سبز خبر داده بود و اخبار جدید صحت این خبر را تأیید می کند.
گفتنی است براساس اخبار موثق، اکبر گنجی به عنوان کسی که «جسارت حمله مستقیم به اعتقادات اسلامی و شیعی را دارد» از سوی مهاجرانی و کدیور در جمع 5 نفره مورد اشاره پذیرفته شده است. ضمن آن که گنجی در دوران اصلاحات از روابط پنهان و رسوایی برخی سران مدعی اصلاحات نیز اطلاعاتی دارد که به عنوان باج از آن استفاده می کند. وی چند سال قبل از زندان برای سران مدعی اصلاحات پیغام داده بود که اگر اخبار مربوط به او در روزنامه های وابسته به اصلاحات چاپ نشود، دست به افشاگری خواهد زد.
روبه فردا 1
در مورد مناظره اطاعت و زاکانی
مناظره های سیاسی برنامه «به سوی فردا» از جمله برنامه های جذاب و پرطرفدار صدا و سیما است که بینندگان فراوانی را جذب کرده است. در حقیقت این شیوه رویارویی آراء را باید دنباله مناظرات انتخاباتی دهمین دوره ریاست جمهوری دانست. مناظره های ابتکاری خردادماه88 که به واسطه بعضی بداخلاقی های صورت گرفته در خلال آن، خیلی زودتر از آن که حدس زده می شد در جایگاه متهم اصلی التهابات پس از انتخابات قرار گرفت و با وجود تاکیدات مقام معظم رهبری که خواستار تداوم آن پس از رفع نواقص، مدتی از لیست برنامه های صدا و سیما حذف شد. آن هم درست زمانی که برخی از طرفداران کاندیداهای معترض به دنبال مجالی برای بیان انتقاداتشان می گشتند و بسیاری دیگر تشنه پاسخ ابهاماتشان بودند و اگر چنین مجالی ادامه می یافت، شاید آتش فتنه ای که در فضای غبار آلود و پر ابهام شعله می کشید، زودتر از اینها و به مدد اطلاع رسانی و آگاهی بخشی صدا و سیما، خاموش می شد.
به هر حال مدتی است که صدا و سیما برای جبران مافات، پخش مناظره ها را با عنوان رو به فردا شروع کرده که آخرین برنامه آن با حضور دکتر زاکانی نماینده اصولگرای مجلس هشتم و دکتر اطاعت استاد دانشگاه و حامی جدی موسوی در انتخابات88، پنجشنبه شب پخش شد.
برنامه پیشین شاید جدی ترین مناظره های انجام شده در سری برنامه «به سوی فردا» بود. از این جهت که فرد دعوت شده برای مناظره با دکتر زاکانی نه یک اصولگرای منتقد نظیر علی مطهری و خوشچهره و نه یک اصلاح طلب معترض نظیر کواکبیان بلکه یک مخالف وضع موجود –به زعم خودش- بود که از همان ابتدای مناظره به متفاوت بودن خودش با سایر میهمانهای برنامه در شبهای گذشته اشاره کرد. حضور یک میهمان متفاوت، نوید مناظره ای خوب و دیدنی را می داد اما سخنان مغشوش و بدون سند یکی از طرفین مناظره خط بطلانی بر این امید واهی کشید و مناظره را در عین جذابیت ظاهری به مجادله ای بی نتیجه تبدیل کرد. در مورد این مناظره می توان به نکاتی اشاره کرد که رفع نواقص آن می تواند برنامه های بعدی را از درافتادن در این وادی بی نتیجه برهاند.
ادامه مطلب...
روبه فردا 2
فریب مخاطب یا ایجاد شفافیت؟
حتما دوستان اسم برنامه رو به فردا رو شنیده اید و احیانا چندین شب مشتری این برنامه بوده باشید.این برنامه ابتدا با دعوت از چهره های اصولگرا کار خود را آغاز کرد و کم کم از دوستان اصلاح طلب هم به این برنامه دعوت شدند و بالاخره انتظار ها به سر آمد و ما توانستیم شاهد یک برنامه گفت و گو محور سیاسی باشیم و به تعبیر خیلی ها 90 سیاسی روی آنتن رفت، فارغ از دیر بودن این اتفاقات ولی باز هم شروع این برنامه ها گام خوبی برای روشن گری سیاسی در اذهان مردم است و فضای باز مناسبی را برای شنیدن نقد ها فراهم می کند و می تواند ما را در تمرین شنیدن صحبت های هم و همین طور بحث منطقی کمک کند، اما من نمی خواهم از این برنامه تعریف کنم و بیشتر نقد دارم.
در ابتدا لازم است که بیان کنم این مسائلی که من بیان می کنم تنها نظر من و ایرادات من است و احتمالا افراد مختلف به فراخور تحصیلات و دید سیاسی و اجتماعی ایرادات فنی تری می توانند از این برنامه بگیرند ولی نیت امثال بنده کمک به ادامه این بحث ها با رفع ایرادات است.
یکی از ایرادهای این برنامه این است که یک روال منطقی برای بحث موجود نیست و بیشتر بحث ها به بحث های شخصی و فردی کشیده میشود تا بررسی تفکر ها و راهکار ها....
ایراد اصلی این برنامه به نظر من عدم شفافیت است و برای این صحبت خود دلایلی و مستنداتی ذکر خواهم کرد.
در صحبت های آقایان مطهری و جلیلی تقریبا دو طرف بحث را به صورت منطقی پیش می برند و سعی می کردند افکار و نظرات خود را مطرح کنند جدا از درستی نظرات که تشخیص آن به عهده ببینده می باشد اتهامی ،صحبتی که نیاز به توضیح باشد بیان نشد. در مناظره آقایان کلهر و خوش چهره هم اگر چه کدورت هایی پیش آمد ولی خیلی زود این دو بزرگوار به روال منطقی برگشتند...
ادامه مطلب...
من مهدی کروبی، آماده مناظرهام!
من مهدی کروبی، آماده مناظرهام!
شبکه ایران: پس از آنکه میرحسین موسوی در بیانیه ای آشوبگران روز عاشورا را "مردم خداجوی" و "عزاداران حسینی" نامید و به توجیه اقدام آنان در هتک حرمت مقدسات مردم مسلمان پرداخت، مهدی کروبی، دبیرکل حزب اعتمادملی هم دست به قلم برد و بیانیه ای سراسر اهانت علیه مردم و نظام جمهوری اسلامی و در حمایت از اغتشاشگران را امضا کرد.
آقای کروبی که هفته گذشته از شاخه قزوین حزب اعتمادملی درباره همسویی با بیگانگان هشدار گرفته است، بار دیگر آشوبگران را " عزاداران حسینی" نامید و اعتراض مردم عزادار به رفتار آنان را "خشونت عریان" و "کشتار بیرحمانه" خواند.
او همچنین نیروهای حافظ امنیت را که به بنابر اخبار رسمی حدود 230 نفر از آنان در روز عاشورا به دست آشوبگران زخمی شد را، به "زیر گرفتن"، "از بلندی پرتاب کردن" و "هدف گلوله قراردادن" اغتشاشگران متهم ساخت.
آقای کروبی در ادامه فرقه سبز را "مردمی نجیب" توصیف کرد و شعار علیه مقدسات و انقلاب اسلامی را "صدایی برای حق خواهی" دانست.
*اهانت علما و ائمه جمعه
دبیرکل حزب اعتماد ملی با بیان اینکه شکستن حرمت عاشورا اگر! از کسی سرزده باشد نیز محکوم است، تلویحا هتک حرمت روز عاشورا را رد کرد اما در عین حال ماموران حافظ امنیت را به شکستن حرمت عاشورا را متهم ساخت.
آقای کروبی در ادامه، نوک پیکان اهانت های خود را به سمت شخصیت های سیاسی، علما و ائمه جمعه نشانه رفت و آنان را به "موضع گیری تحت فشار"، "بیان اظهارات بی اساس" و "صدور احکام بی پایه" متهم کرد: "جالب است که آنقدر احساس ترس و تنهایی می کنند که علما و چهره ها را در تنگنا قرار می دهند تا بیایند و با مظالم شان همراه شوند. امامان جمعه را بسیج می کنند تا در حرکتی هماهنگ به میدان بیایند و منتقد معترض را محارب بخوانند و راه را برای یک سناریوی از پیش طراحی شده دیگر بگشایند. معنای همه چیز وارونه شده بود که محارب نیز بر آن افزوده شد."
او که در جریان انتخابات اخیر "کمتر از یک درصد آرا" را بدست آورده است، هدف از اغتشاشات اخیر را "حق خواهی سیاسی مردم"، "طلب کردن رای خود" و "اعتراض به دزدی سیاسی" نامیده و گفته است که این موضوع "از نگاه آقایان مساوی با محاربه و مصداق مفسد فی الارض است. مرحبا به این جسارت و بی پروایی!"
*اهانت به مراجع و جامعه مدرسین
عالی ترین تشکل روحانی کشور که مراجعی چون آیات عظام فاضل لنکرانی و مکارم شیرازی عضو آن بوده و هستند، دیگر نشانه ای است که هدف تیرهای اهانت شیخ اصلاحات قرار گرفته است.
او در اعتراض به تصمیم جامعه مدرسین حوزه علمیه قم درباره آقای صانعی، این تشکل روحانی را "یک گروه سیاسی" و برخی از اعضای آن را "تازه به دوران رسیده" نامیده و بدون اشاره به مواضع اخیر شیخ یوسف صانعی در حمایت از اغتشاشگران، عنوان کرده است که "یک گروه سیاسی به نام جامعه مدرسین اطلاعیه می دهد و یک مرجع عالیقدر، آیت الله العظمی یوسف صانعی را از مرجعیت سلب می کند."
*اتهام به دست اندرکاران امور
شیخ اصلاحات که سخنانش در ماه های اخیر با حمایت و پوشش رسانه های بیگانه و غربی همراه شده است، با استقبال از بیانیه هفدهم موسوی، درباره برخی از دست اندرکاران امور ادعا کرده است که "آنان نه تنها تمایلی به آرامش ندارند که نان خود را در تنور بحران و آشوب و سرکوب می بینند و راه توفیق خود در قدرت را صرفا با وجود چنین شرایطی گشوده می یابند و بحران را با بحرانی دیگر پیوند می زنند."
کروبی در ادامه تلویحا خود را "پرچم دار" مبارزه با دروغ و فریب خوانده! و گفته که از ادامه مسیری که در پیش گرفته است، منصرف نمی شود.
*کسانی که به اغتشاشگران اعتراض کردند توبه کنند!
او سپس همانند آقای موسوی برای آنچه بحران نامیده است، چند راهکار داده است.
شیخ اصلاحات در سخنانی خلاف خواسته های مردم که در راهپیمایی ده ها میلیونی 9 دی ماه اعلام شده، در دفاع از اغتشاشگران گفته است که " آنانی که مسبب مظالم عاشورای حسینی و حوادث پس از انتخابات بوده اند باید توبه کنند" نه آنهایی که برای احقاق رای خود شهید داده اند!
آقای کروبی در ادامه با حذف واژه اسلامی، انقلاب اسلامی را "انقلاب ایران" نامید. او آنچه "صاحبان قدرت" خواند را، به منحرف کردن انقلاب مورد اشاره خود متهم کرد و گفت باید "انقلاب ما" اصلاح شود.
او بدون اشاره به حمایتش از شعار "مرگ بر اصل ولایت فقیه" و "جمهوری ایرانی" که از سوی آشوبگران در روز عاشورا سرداده شد، گفت که به "اصل ولایت فقیه و جمهوری اسلامی" و مبارزه غیر خشونت آمیز معتقد است.
*ریشه حوادث اخیر، در وزارت کشور دولت خاتمی!
آقای کروبی در ادامه پیشنهادتش خواستار "ریشه یابی و علت یابی حوادث اخیر" هم شده اما در عین حال خود با متهم کردن وزارت کشور دولت آقای خاتمی مدعی شده است که "از دیدگاه اینجانب ریشه این اتفاقات و مظالم و عصبانیت مردم نیز به انتخابات ریاست جمهوری 84 بر می گردد؛ انتخاباتی که نقطه آغازی در نادیده گرفتن رای و حق مردم بود."
شیخ اصلاحات در جریان این انتخابات ادعا کرد که تقلب شده اما آقای موسوی لاری، وزیر کشور وقت، ادعای او را رد و بر صحت انتخابات تاکید کرد.
* من مهدی کروبی، آماده مناظره ام!
در حالی که فعالان سیاسی مهمترین عامل رای پایین آقای کروبی را "ضعف او در مناظره های انتخاباتی" دانستند، اما او در آخرین پیشنهادش عنوان کرده است که "من مهدی کروبی آمادگی خود را برای مناظره با هر نماینده ای از سوی حکومت اعلام می کنم تا مشخص شود که این انقلاب را چه کسانی به انحراف بردند."
نکته قابل تامل در این جمله، آن است که شیخ اصلاحات سخن رسانه های ضد ایرانی مبنی بر اینکه کروبی مخالف حکومت ایران است را، با قرار دادن خود در طرف مقابل حکومت تایید کرده است.
البته پیش از این هم، نمایندگان مردم در مجلس شورای اسلامی، دانشگاهیان و فعالان سیاسی عنوان کرده اند که آقای کروبی با مواضع که در ماه های اخیر در حمایت از اغتشاشگران و همسو با سران کشورهای غربی اتخاذ کرده، از چارچوب نظام خارج شده است.
با این بیانیه ای هم که علیه مردم، انقلاب اسلامی، مسئولان نظام و حمایت از هتک حرمت مقدسات امضا کرده است، به نظر می رسد که مسئولان قضایی برای عمل به خواسته مردم مبنی بر برخورد قانونی با سران فتنه که در راهپیمایی گسترده 9 دی اعلام شد، سرعت بیشتری به خرج کردند.
میانه روی ابوموسی در برنامه 90
میانه روی ابوموسی در برنامه 90
فردوسیپور: به نام خدا. خیلی خیلی خوشحالیم از اینکه در خدمت شما هستیم. در هفته گذشته اتفاقات بسیار مهمی در صحنه سیاست افتاد و ما برای اینکه بدانیم الان آیا ابتکار عمل دست میانهروها افتاده یا نه و یک مقدار در اینباره ریز شویم از جناب ابوموسی اشعری دعوت کردهایم و مفصل راجع به این موضوع صحبت خواهیم کرد. اما در برنامه هفته قبل یک میلیون و خوردهای به ما SMS دادند که چون پولش رفت در جیب مخابرات ما از بین همه عزیزانی که SMS دادند، قرعهکشی میکنیم. جناب ابوموسی! از یک تا 200 هزار؟
ابوموسی اشعری: از یک تا 200 هزار، چی؟!
فردوسیپور: از یک تا 200 هزار، یک عدد را انتخاب کنید.
ابوموسی اشعری: 3 میلیون.
فردوسیپور: از یک تا 200 هزار.
ابوموسی اشعری: همان یک.
فردوسیپور: 0912639 آخرش 53، از 200 هزار تا 400 هزار؟
ابوموسی اشعری: ما رو آوردی جدول ضرب بپرسی یا درباره میانهروی صحبت کنیم؟ عادلخان! سری پیش هم ما رو آوردی اینجا به بهانه حکمیت اما...
فردوسیپور: حالا البته به بحث میانهروی هم میرسیم. الان آقای غیاثی پشت خط هستند. سلام آقای غیاثی.
غیاثی: به نام یزدان بخشاینده.
فردوسیپور: از 400 هزار تا 600 هزار؟
غیاثی: مشتی! حالا بذار برسیم؛ خب حالا 500 هزار و پنجاه.
فردوسیپور: 094442 آخرش 78.
ابوموسی اشعری: اِ، اینکه شماره ابنملجم است. این ذلیل مرده چطوری SMS داده؟ سیمکارتش رو که سوزونده بودن.
فردوسیپور: چه جالب، ابن ملجم برنده یک دستگاه موبایل LG KP199 شدند با ضمانت گلدیران. اگر آقای ملجم بیدارند فردا به سایت 90.TV.ir مراجعه کنند. اما آقای غیاثی، درباره لخت شدن عمروعاص این روزها حرف و حدیث در محافل سیاسی زیاد مطرح شده. الان شما تصویر را ببینید. در تصویر عمروعاص مشغول اون کار بوده، با دایره مشخص شده.
غیاثی: ببینید آقای فردوسیپور!
فردوسیپور: اگر ممکنه صدای گیرندتونو ببندید، ممنون میشم.
غیاثی: داور باید به عمروعاص کارت قرمز بدهد و او را از حضور در میادین به دلیل حرکت زننده و غیر ورزشی محروم کند.
ابوموسی اشعری: به نظر من داور فقط باید یک تذکر بدهد، فوقش کارت زرد.
غیاثی: شما مثل اینکه کلا آدم میانهرویی هستین. این حرکت الان طبق مقررات فیفا محرومیت داره و فیفا با این حرکات بشدت برخورد میکنه.
ابوموسی اشعری: اما کاری که آقای عمروعاص کرد یک اعتراض مدنی بود و شما باید ببینید که بقیه چی کار کرده بودند که عمروعاص مجبور شد همچین حرکت شنیعی را مرتکب بشه.
غیاثی: من کارشناس داوری هستم یا ابوموسی؟ اصلا این اشعری یک عکس با شورت ورزشی داره؟
ابوموسی: این حرف شما مصداق بارز تندروی است؛ به جای این حرفها ابتکار عمل را باید میانهروها دست بگیرند. من خودم در تاریخ به میانهروی مشهور هستم. مواضع من در آرشیو روزنامه «کوفه امروز» متعلق به سازمان موتوری شهرداری کوفه موجود است.
فردوسیپور: الان آقای دکتر دودمان پشت خط هستند، رئیس اسبق فدراسیون فوتبال کوفه.
دودمان: با سلام خدمت میهمانان برنامهتان آقایان ابوموسی اشعری و غیاثی.
فردوسیپور: شما درباره این صحنه نظرتان چیست؟ الان آقای غیاثی معتقد به کارت قرمز است و جناب اشعری تنها راه برونرفت از بحران را مالهکشی و به نوعی سرهمبندی مسائل میداند.
اشعری: من گفتم میانهروی،نه مالهکشی.
دودمان: در دوره من هیچکس بدون اجازه من،دست به آب نمیزد.
فردوسیپور: آقای دودمان! این دیکتاتوری نیست؟
دودمان: من بیش از 4 سال رئیس فدراسیون بودم و 3 تا افتخار داشتم! غلط کردند من را برداشتند.
ابوموسیاشعری: این یعنی میانهروی.
فردوسیپور: نظر شما درباره صحنه مذکور چیست؟
دودمان: اشتباه اینها این بود که من را برداشتند.
فردوسیپور: از شما و آقای غیاثی خداحافظی میکنم. میریم به بخش دوربین 90. این تصویر رو یکی از علاقهمندان برنامه 90 برایمان فرستاده. واقعاً محبت و لطف شما به برنامه 90، ما رو شرمنده کرده.
ابوموسیاشعری: آقای عادلخان! در این تصویر که مربوط به «فیفا 2000» است،من اوناهاشم؛ اونی که لباس و شورت مشکی تنش کرده. من اونجا دارم میانهروی میکنم؛ فقط در محورهایی که با فلش دوطرفه مشخص شده حرکت میکنم.
حسین قدیانی
لیست کل یادداشت های این وبلاگ