سفارش تبلیغ
صبا ویژن
پایگاه خبری جنگ احزاب

از «بتى محمودى» تا «بتى هاى وطنى»

سه شنبه 88 شهریور 3 ساعت 5:42 عصر

 Beti Mahmodi

از «بتى محمودى» تا «بتى هاى وطنى»

 

خبرکوتاه بود،    اما روایتگر تاریخى به قدمت 25 سال بود. دکتر«سید بزرگ محمودى» شوهر ایرانى «بتى محمودى» درگذشت. خبر وقتى انتشار یافت حافظه هاى بسیارى به اعماق گذشته رجوع کرد،  تصویرهاى ذهنى که به چشم ها راه یافت،    آدرنالین ها بود که در رگ ها فوران مى کرد چرا که ایرانیان خود پاى ثابت ماجرایى بودند که بتى محمودى براى آنان آفریده بود. ماجرایى که یک لایه آن «دکتر محمودى» بود و لایه دیگرش توهین به ملتى که تمدن تاریخى آن هنوز رقیبى نیافته است.

 

 

 25سال پیش

«از اقامت ما در ایران یک سال و نیم مى گذشت که یک شب وقتى از کار برمى گشتم متوجه شدم همسرم فرار کرده و دخترم را هم ربوده. تا ماه ها از آنها بى خبر بودم تا آن که مطلع شدم درآمریکا    هستند. همسرم بعد از فرار به  آمریکا    با کمک فردى به نام ویلیام هافر کتابى نوشت تحت عنوان «بدون دخترم هرگز» که سراسر دروغ و تهمت بود به من،   فرهنگ ایرانى و مسلمان ها. » این جمله دکتر محمودى است که پس از فرارهمسر آمریکایى اش بیان کرد. محمودى که پس از ازدواج با بتى محمودى در آمریکا به همراه وى و دخترش مهتاب به ایران سفر کرده بود در سال 63 با فرارهمسر خود مواجه مى شود اما جنجال زمانى آغاز شد که بتى محمودى علیه همسرش و فرهنگ ایران در سال 1984 میلادى کتابى به نام «بدون دخترم هرگز» را به چاپ رساند.

 

کتابى که در آن علاوه بر تصویر کشیدن چهره اى غیر واقعى از بزرگى،   ملت ایران را نیز به تیربربریت و جاهلیت نشانه گرفت. این اما پایان ماجرا نبود،    در سال 1991 فیلم این کتاب نیز بر پرده سینماها به نمایش درآمد و درآن به نحو بى شرمانه و سراسر کذبى به فرهنگ،   اعتقادات و نحوه زندگى ایرانیان تاخته شد تا جایى که حتى نوع زندگى و غذاهاى ایرانیان را با فضاسازى بى رحمانه،   عقب افتاده و وحشیانه تصویر کردند. این فیلم که تا مدت ها نیزبه مناسبت هاى مختلف به نمایش درآمد به عنوان یک ابزار علیه ملت ایران مورد استفاده قرار گرفت. «دیکتاتورى»،  «عدم رعایت حقوق بشر و زنان»،  « دگماتیسم دینى»،  « فضاى خفقان و اختناق»،   «مردسالارى» و تمسخر نماز و دیگر اعتقادات ایرانیان محورهایى بود که بارها به استناد این کتاب و فیلم به هجمه هاى روانى … تبلیغاتى علیه ایرانیان تبدیل شد.

دراین میان اما نوع برخورد دکتر محمودى جالب توجه بود. او که زندگى خود را به تاراج رفته مى دید گرچه به دنبال جست وجوى دختر خود بود اما هیچ گاه براى خوشامد بیگانگان حاضر به عقب نشینى از باورهاى خود نشد. او یک تنه در برابر تبلیغات رسانه اى غرب علیه کشورش به مقابله پرداخت و دانشگاه به دانشگاه و محفل به محفل رفت و سخنرانى کرد و پرده از دروغ هاى ساخته و پرداخته مخالفان ملت ایران برداشت. او پزشکى وطن دوست بود که در زمان جنگ تحمیلى براى خدمت به هم میهنانش به کشور بازگشت. دکتر محمودى در خاطراتش مى گوید:  « برخلاف آنچه فیلم(بدون دخترم هرگز) مى گوید،   انگیزه بازگشت من به ایران خدمت به مجروحان جنگى بود،   من زمان جنگ به ایران بازگشتم،   بعد هم که جنگ تمام شد دیدم که هنوز به حرفه من نیاز هست،   من متخصص بیهوشى هستم. من وقتى به ایران آمدم تمام هستى ام و موقعیت هایم را تا آن زمان از دست دادم،   اما درعوض توفیق خدمت به مردم ایران را پیدا کردم و از این مساله اصلاً ناراحت نیستم.»
این پزشک متخصص مسلمان و وطن دوست اگر تن به خواسته همسر آمریکایى اش ق€… که بعدها مشخص شد با سازمان سیا در ارتباط بوده . . . مى داد،   مى توانست از مزایاى مادى زیادى برخوردار باشد اما او نخواست به دین و میهنش توهین شود.

بتى هاى وطنى


زیست بر پایه اعتقادات و هزینه دادن براى آرمان شاید اولین دریافت هایى باشد که مى توان از زندگى دکتر محمودى به خاطر سپرد. ضربه اى که به زندگى او وارد شد بى شک هیچ نقطه تیره اى بر اعتقاد او به حقیقت باقى نگذاشت و بر اساس همین اعتقاد و باور درونى،   در برابر هجوم تبلیغاتى دشمنان کشور به دفاع از اعتقادات و باورها و شرایط مردم کشورش پرداخت و دروغ پردازى هاى رسانه هاى غربى را پاسخ داد.

در برابر او اما،   همسر آمریکایى اش بتى محمودى دروغ پردازى حرفه اى بود که اگر افسانه سرایى هایش براى غربى ها خوشایند بود،   براى مردم ایران که نوک پیکان طعنه هایش بودند،   مایه خنده و تمسخر و البته ناراحتى از این همه وقاحت و بى شرمى غربى بود.
بتى محمودى یک آمریکایى بود که در یک پروژه سازمان سیا به مهره اى علیه ایران تبدیل شد. اما داستان بتى محمودى هاى وطنى که این روزها همانند او با «دروغگویى»،
« رفتارناعادلانه»،   «تهمت» و«افترا» علیه نظام جمهورى اسلامى روزگار مى گذرانند،   تلخ تر است.

بتى محمودى اگر دروغ گفت براى رسیدن به هدفى در جامعه خود و سرویس دهى به کشورى بود که انقلاب ایران را همچنان خصم خود مى پندارد اما بتى هاى وطنى،   نان انقلاب و نظامى را خورده اند که به آنان عزت،   مکنت و آبرو داد اما آنان حرمت نگاه نداشتند و رفتارى از خود ظهور وبروز دادند که بسیار بیشتر از کتاب و فیلم بتى محمودى مورد استقبال غربى ها قرار گرفت.

بتى محمودى شاید به خود حق مى داد که در راستاى ماموران ارشدش در سازمان سیا،   سناریوى دروغ بسازد و بر اساس داستان سراسر کذبش ملت و کشور ایران را به تمسخر بکشد اما بتى محمودى هاى وطنى که اتفاقاً ادعاى وطن خواهى و مردم دوستى دارند،   رفتار ضد وطنى شان جز با واژه خیانت قابل توصیف نیست. شیوه این بتى ها آنچنان ناخوش است که چون ندیدند حقیقت ره افسانه مى زنند،  انتخابات این «دستاورد تمدن بشرى»و مکانیسمش را به گوشه اى مى نهند و عصیانگرانه آفت دمکراسى مى شوند.

 



نوشته شده توسط : ایمان ایراندوست | نظرات دیگران [ نظر]


لیست کل یادداشت های این وبلاگ

11سال خیال و بالاخره... توهم!
ترک عادت موجب مرض است
رقیب ناکام آرای باطله برای رهبری امام عیب جویی می کند
خودتان یه کاریش بکنید موسوی و کروبی خجالت می کشند از آتش بپرند!
هواپیمای قرقیز قرار بود ریگی را به ملاقات هالبروک ببرد
تکرار لطیفه های 3 کله پوک
قدردانی و تشکر از سربازان گمنام امام زمان (عج)
[عناوین آرشیوشده]


kheirie velayat عدالت خواهی لب انتظار ما از دانشجویان است.   مقام معظم رهبری