سفارش تبلیغ
صبا ویژن
پایگاه خبری جنگ احزاب

عناصر اصلاح طلب به طور مرموزانه ای روی افکار جوانان و عوام کار کردند. . .

 

درطول چهار سال گذشته دولت با سختی های فراوان سعی در خدمت رسانی به ملت ایران داشته و از هیچ کوششی رویگردان نبوده . در ضمینه های مختلف داخلی و خارجی سعی در بازگرداندن  هویت و آبروی ایران و ایرانی داشته . خدمات دولت را هرکس انکار کند باید در کمال صراحت بگوییم یا نمیفهمد و یا خود را به نفهمی زده است .

چه کسی است که افتخار ایران را در بحث هسته ای که توسط عناصر خود فروخته ی اصلاح طلب متوقف شده بود ، انکار کند . کدام یک از آقایان اصلاح طلب این جرعت و شجاعت را داشتند که در مجامع بین المللی از حق اسلام و مسلمین با صراحت دفاع کند ؟ کدام یک از این آقایان همیشه مدعی دلشان برای مردم مستضعف فقیرترین شهرهای ایران می سوزد و در زمان مسئولیت خود سری به آنها زده است ؟ آقای خاتمی و عناصر باند وی به غیر از شهرهای توریستی کشور به جایی دیگر هم سفر داشتند ؟ آیا آنها منکر پیشرفت در عرصه پزشکی ، هوافضا ، و علوم زیستی هستند ؟

در طول این چهار سال روزنامه ها و نشریات آنها همسو با نشریات ضد انقلاب و صهیونیست ها همواره در حال تخریب و سیاه نمایی عملکرد دولت بودند و دو روزنامه ی اعتماد ملی وابسته به گروهک اعتماد ملی و همبستگی وابسته به گروهک همبستگی بیشترین تهمتها را به شخص رئیس جمهور زدند . از این رو آنها را گروهک خطاب می کنم چون آنها به اصول احزاب درج شده در قانون اساسی پایبند نیستند . دو عنصر اصلاح طلب یعنی کواکبیان و کروبی هردو کمر به تخریب دولت بستند و دروغ پشت دروغ در روزنامه های خود درج کردند . در همین حوادث اخیر آقای کروبی چهره ی واقعی خود را نشان دادند . تعجب بنده در این است که چرا اصلاً شورای محترم نگهبان ایشان را برای کاندیداتوری ریاست جمهور تائید صلاحیت کردند . آقای کروبی با آن پیشینه ی کذایی خود در بنیاد شهید فاقد هرگونه صلاحیت می باشد . من قصد ندارم در اینجا به این پیشینه ی فضاحت بار اشاره کنم چون از بیان اتفاقاتی که در آن زمان در بنیاد شهید رخ داد و بلایی که سر خانواده های شهید آورد شرم دارم ولی فقط به یک نکته بسنته میکنم و به کروبی میگویم : آقای کروبی مطمئن باشید روز قیامتی هم هست و باید پاسخگوی شهدایی باشید که به آنها خیانت کردید .

همین آقا در حوادث اخیر چهره ی ضد انقلابی خود را عیان کردند و با بیانیه های آنچنانی خود سعی در ایجاد اغتشاش در جامعه را نمودند . که در جای خود مفصلاً به آن خواهیم پرداخت .

بحث اصلی ما راجع به جریانی است که توسط عوامل انگلیس و آمریکا همچنین بنیاد سوروس در ایران راه اندازی شد و هدفش فقط و فقط براندازی نظام مقدس جمهوری اسلامی بود .

این جریان که از مدتها پیش برنامه ریزی شده بود توسط عناصر وابسته به باند قدرت و ثروت و با هماهنگی اپوزسیون خارج از کشور طراحی شده بود از آغاز سال 88 بطور علنی خود نمایی کرد . آنها از صندوقچه قدیمی و خاک گرفته تاریکخانه اشباح یک مومیایی را بیرون آوردند و با جادو جمبل زنده اش کردند . این مومیایی که 20 سال در حال خاک خوردن بود کسی نبود جز میر حسین موسوی ، نخست وزیر سابق . این شخص که در زمان تصدی پست نخست وزیری نشان داده بود یک شخص سست عنصر و ضعیف است حالا در چهره یک فرد قانون گرا وارد میدان شده بود . البته نه به اختیار خود چون او همچون عروسک خیمه شبازی در دستان سرکرده باند قدرت و خاتمی بود . ابتدا قرار بود خاتمی وارد عرصه انتخابات شود ولی نظرسنجی ها نشان داد خاتمی به عنوان یک مهره سوخته ی غربزده شانس و اقبالی در کسب آراء ملت ندارد ، پس قرار شد کسی را بیاورند که مردم را به یاد گذشته بیاندازد و او را به عنوان نخست وزیر اما (ره) معرفی کردند .

کسی که بارها امام را رنجانده بود و در بدترین شرایط کشور بارها دست به استعفا برده بود و ایجاد تنش درکشور را کرده بود حالا شده بود یار دیرین امام . آقای موسوی حتی شرایط زمان را هم درک نمی کرد . در شرایط سخت جنگ و تحریم شدید اقتصادی ایشان پشت رهبری را خالی کردند و حالا احساس مسئولیتشان گل کرده بود .  

ایشان خود را پیرو خط امام و رهبری معرفی کردند و در عمل ایشان ضد ولایت فقیه به تمام معنا هستند و این را در عمل ثابت کرده اند .

عناصر اصلاح طلب به طور مرموزانه ای روی افکار جوانان و عوام کار کردند و تصمیم گرفتند با چهره ای جدید وارد عرصه انتخابات شوند . از آنجایی که این انتخابات فقط بهانه ای بود جهت برندازی نظام ، همچون دیگر کشورهایی که با انقلاب مخملی حکومتشان تغییر کرد اینان نیز به بهانه ی سید بودن موسوی رنگ سبز را علم کردند و با هزینه های فراوان سعی در رنگی کردن شهر داشتند . فائزه هاشمی میلیونها تومان خرج مانتو ها و تیشرت و روسری سبز کردند و مهدی هاشمی در برج قیطریه خود ستاد موسوی و مرکز ارتباط مستقیم صوتی تصویری با انگلستان را راه اندازی کردند . میلیونها دلار خرج شبکه های لس آنجلسی کردند تا برای موسوی تبلیغات کنند . شبکه بی بی سی فارسی بطور علنی شبکه اختصاصی موسوی شده بود  از طرفی فائزه هاشمی با سازماندهی دختران و زنان خیابانی و تاسیس سازمانی به نام دختران فیروزه ای ، مسئولیت تامین نیروی انسانی جهت تبلیغات موسوی را به عهده گرفت . برخلاف توصیه ها و فرامین مقام معظم رهبری مبنی بر عدم تخریب کندیداها توسط یکدیگر ، موسوی و حامیانش موج شدیدی از تهمت ها و دروغ هارا نسبت به رقیب خود یعنی دکتر احمدی نژاد روا داشتند و در تمامی میتینگ ها و سخنرانی های خود به طور علنی به رئیس جمهور کشور ناسزا گفتند . بطور کلی میتوان گفت صداهایی که از باند موسوی و هوادارانش بلند می شد همسو با صداهایی بود که از تل آویو بر می خواست . در این همسویی لیدر اصلی جریان برانداز استعمار پیر بود که با حمایت کردن از موسوی و باند او سعی در براندازی نظام مقدس جمهوری اسلامی را داشت .

باند موسوی از آنجایی که خود می دانستند شانس و اقبال چندانی در انتخابات ندارند با اکثریت نشان دادن خود سعی در القاء پیروز زودهنگام در ذهن جامعه داشتند . از آنجایی که هدف آنها براندازی نظام اسلامی بود با چینشی مکارانه ، بعضی از افراد خوشنام که نامشان را از پدر به ارث برده بودند واین نام برای ذهن انقلابی مردم مقدس و محترم بود ، در کنار افراد سست عنصر و لائیک قصد در مشروعیت بخشیدن به سازمان خود را داشتند . این حرکت برای آنان که اوائل انقلاب را بخاطر داشتند یک خیزش آشنا بود . کسانی که در این جمع سن و سال مرا دارند خوب به خاطر دارند که مسعود رجوی سرکرده منافقین در اوائل انقلاب برای مشروعیت بخشیدن به سازمان منحرفش ، خود را به مرحوم آیت الله طالقانی نزدیک میکرد و او را پدر طالقانی خطاب می کرد . در صورتی که هیچ وقت خط فکری آنها با هم یکی نبود و مرحوم طالقانی شدیداً به ولایت فقیه وفادار بود . رجوی نیز عکسی از یک نشست خود با مرحوم طالقانی تهیه کرده بود و در تیراژ بالا منتشر ساخت و هر شخص ساده ای با دیدن این عکس گمان می برد که رجوی نیز یک فرد مومن انقلابی است . البته طولی نکشید که این حیله برملا شد .

باند موسوی با توجه به  نتایج نظرسنجی های حقیقی و اطلاع از میزان بالای اقبال دکتر احمدی نژاد  ، به این نتیجه رسیدند که باید دست به یک عملیات روانی گسترده در سطح کشور بزنند و این عملیات سه مرحله داشت . مرحله اول نمایش های دروغی در فیلمهای تبلیغاتی موسوی و سیاه نمایی عملکرد دولت نهم بود . مرحله دوم لشگر کشی خیابانی و استفاده از اراذل و اوباش ، دختران فاسد خیابانی و القاء این تفکر که دارای هواداران زیادی می باشد و صد در صد پیروز انتخابات است  . مرحله سوم انتشار اخباری در ضمینه ی تحرکات مشکوک در شورای نگهبان و وزارت کشور در جهت ایجاد تخلف بزرگ انتخاباتی به نفع دکتر احمدی تژاد و این که موسوی پیروز است به شرطی که تقلب نشود .

در روزهای پایانی تبلیغات انتخابات ریاست جمهوری ، باند موسوی شرایطی را در همین تهران فراهم کردند که هیچ یک از طرفداران دکتر احمدی نژاد نمی توانستند برای کاندیدای محبوب خود تبلیغات کنند . اگر کسی عکس جناب دکتر را به شیشه ماشینش میچسباند ، شیشه ی ماشین او را خورد می کردند . گستاخی هواداران موسوی به جایی رسید که چادر از سر دختران مومن کشیدند و آنها بی حرمتی کردند ، کاری که از زمان رضا شاه تا کنون ما شاهد آن نبودیم . در چندین مورد آنها به ستاد های مردمی دکتر احمدی نژاد حمله کردند و هواداران دکتر را کتک زدند و ستاد های وی را تخریب کردند .

در همین زمان بود که سران باند موسوی نقشه ی نهایی خود را با هماهنگی سازمانهای اطلاعاتی غرب طراحی می کردند تا روز بعد از انتخابات به مرحله ی اجرا بگذارند .

 

ادامه دارد . . .

 



نوشته شده توسط : ایمان ایراندوست | نظرات دیگران [ نظر]


لیست کل یادداشت های این وبلاگ

11سال خیال و بالاخره... توهم!
ترک عادت موجب مرض است
رقیب ناکام آرای باطله برای رهبری امام عیب جویی می کند
خودتان یه کاریش بکنید موسوی و کروبی خجالت می کشند از آتش بپرند!
هواپیمای قرقیز قرار بود ریگی را به ملاقات هالبروک ببرد
تکرار لطیفه های 3 کله پوک
قدردانی و تشکر از سربازان گمنام امام زمان (عج)
[عناوین آرشیوشده]


kheirie velayat عدالت خواهی لب انتظار ما از دانشجویان است.   مقام معظم رهبری